جدول جو
جدول جو

معنی کافردوین - جستجوی لغت در جدول جو

کافردوین
(فِ رِ)
دهی است از قراء استرآباد. (سفرنامۀ مازندران و استرآباد ص 170)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کافرون
تصویر کافرون
صد و نهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۹ آیه، جحد، عباده
فرهنگ فارسی عمید
دهی از دهستان میشه پارۀ بخش کلیبر شهرستان اهر، 19500 گزی جنوب کلیبر، ده هزارگزی شوسۀ اهر کلیبر، کوهستانی و معتدل است، سکنۀ آن 75 تن باشد، آب از دو رشته چشمه دارد، محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آن گلیم بافی و راهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(فِ / فَ دِ)
سیه دلی. بیرحمی. سنگدلی:
از او تا جان اگر فرقی کنم کافردلی باشد
من آنگه جای او دانم که جان را جای او دارم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(فِ / فَ)
آنکه خوی کافران دارد. کافرصفت. جفاجو. جفاپیشه. محارب. ستیزه گر:
روی درکش ز دهر دشمن روی
پشت بر کن به چرخ کافرخوی.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(فِ)
جمع واژۀ کافر در حالت نصبی و جرّی
لغت نامه دهخدا
(فِ)
جمع واژۀ کافردر حالت رفعی: قل یا ایهاالکافرون. (قرآن 1/109)
لغت نامه دهخدا
(فِ)
سورۀ صد و نهمین از قرآن و تعداد آیات آن شش است، و چنین آغاز میشود: قل یا ایهاالکافرون
لغت نامه دهخدا
دروندان بیدینان ناگروایان پوشانندگان، جمع کافر، درووندان بیدینان ناگروایان پوشانندگان، جمع کافر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
دروندان بیدینان ناگروایان پوشانندگان، جمع کافر در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار