جدول جو
جدول جو

معنی کاغنو - جستجوی لغت در جدول جو

کاغنو
کرمی باشدسیاه و سرخ و زهردار و او را خرزهره هم میگویند، (برهان)، کرمی که نقطه های سیاه دارد و در پالیزها بیشتر است و آن را به تازی ذروح گویند رجوع به کاغنه شودو کاونه نیز گویند، (انجمن آرا) (آنندراج)، بعضی گویند مرغی است که آن را عروسک خوانند و پیوسته شبها پرواز کند، (برهان)، کرم شبچراغ، (انجمن آرا) (آنندراج)، رجوع به کاغنه شود
لغت نامه دهخدا
کاغنو
کرمی است سیاه و سرخ و زهر دار ذروح، کرم شب تاب
تصویری از کاغنو
تصویر کاغنو
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ضربه چی، آن زارع که بیش از سایرین زراعت داشته و حاصل آورده
لغت نامه دهخدا
(نُ)
لازار. کنوانسیونل فرانسوی، متولد در نوله. وی دانشمندی ریاضی دان و از واضعین علم هندسۀ جدید و عضو کمیتۀ نجات عمومی بود. و هم اوست که چهارده لشکر جمهوری را ایجاد کرد و اسلوب جنگی جدیدی را بوجود آورد که ’ژنرال هش’ و ’ناپلئون بناپارت’ آن را مراعات و مجری میکردند و حاصل آن طبق نوشتۀ ’هش’ چنین بود: ’قلاعی را که نمیتوانیم محافظت کنیم باید با خاک یکسان کرد، شجاعانه خود را بقلب لشکر خصم برسانیم و چون قوای متمرکز ما از لشکرهای پراکندۀ دشمنان قویتر خواهند بود باید آنها را یکان یکان مغلوب کرده و بطرف لشکر دیگر پیش برویم’.
آلبرماله نویسد: شخصی که مبتکر این اسلوب جنگی بود ’کارنو’ نام داشت. وی ابتدا از صاحب منصبان قشون، سپس نمایندۀ ولایت پادوکاله در مجلس مقنن و کنوانسیون و عضو کمیتۀ نجات عمومی بود. مشارالیه به اتفاق ’دوبواکرانسه’ بار دفاع ملی را به دوش گرفت، ارکان حربی از صاحب منصبان دانشمند دورۀ قدیم که به قول یکی از مهاجرین ’صاحب جانهای آهنین و مغزهای پرفکر’ بودند تشکیل داد و نقشۀ جنگها را رسم نمود و همه جا اصل حمله را سرلوحۀ دستورهای نظامی قرار داد و به سرداران نوشت: ’افواج خود را گرد آورید و انبوه شوید و بروی دشمن بیفتید، همیشه حمله ور باشید. ’ کارنو شخصاً در میدان واتیگنی سرمشق به صاحب منصبان داد. چون جناح چپ لشکر ژوردان ضعیف و مغلوب شد کارنو فرمان داد که از دفاع آن صرف نظر کرده و تمام قوا را سمت جناح چپ خصم برند زیرا که علائم فتح و ظفر از آن سمت نمایان بود، کارنو در این واقعه عبارت مشهور خود را گفته وسرداران را بفتح نایل ساخت آن جمله که امروز مثل شده این است ’سردار کمتر احتیاط کن !’ در وقتی مسئلۀ ارتجاع پیش آمد در 1795 یکی از وکلای سلطنت طلب در مجلس کنوانسیون تقاضا کرد که ’کارنو’ را هم توقیف کنند ظاهراً مجلس حاضر برأی دادن هم شد لیکن یکی از نمایندگان برخاسته مجلس را متذکر ساخت که برای حفظ احترام مجلس باید کارنو از توقیف معاف باشد زیرا که کارنو ’موجد فتح و ظفر’ است. تاریخ این قضاوت را تصدیق و تأیید کرده است. (تاریخ قرن هیجدهم و انقلاب کبیر فرانسه، تألیف آلبرماله، ترجمه رشید یاسمی ص 529). مرگ او در ’مارگدبورگ’ اتفاق افتاد. (1753- 1823 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(غُ نَ / نِ)
کرمی است سرخ و زهردار و بر او نقطه های سیاه باشد و بیشتر در پالیزها پیدا میشود و پالیز را ضایع کند و آن را به عربی ذروح خوانند. (جهانگیری) (رشیدی) (برهان) (آنندراج) ، کرم شبچراغ. کاونه. (رشیدی) (برهان) (آنندراج) ، مرغی که شبها بپرد و بانگ کند. (برهان). کوژ خار. باغوجه. مگسک. عروسک. ذروح. رجوع به ذروح شود
لغت نامه دهخدا
(غَ)
قریه ای است از قرای قندهار. (برهان)
لغت نامه دهخدا
سباستیان، دریانورد اسپانیائی، وی نخستین کسی است که دور کرۀ زمین را گشت و در سفر دوم در هند مرد (1526 میلادی)، (از اعلام المنجد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کاغنه
تصویر کاغنه
کرمی است سیاه و سرخ و زهر دار ذروح، کرم شب تاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاغنه
تصویر کاغنه
((نَ یا نِ))
کرمی است سیاه و سرخ و زهردار، ذروح، کرم شب تاب
فرهنگ فارسی معین