آبادیی است که منسوب به رومانیان بود در آسیای صغیر در جنوب غربی، که ملیتس از جملۀ شهرهای آن است و قنیدس نیز یکی از آنها میباشد (قاموس کتاب مقدس). و رجوع به ایران باستان ص 460، 646، 649، 651، 693، 694، 717، 926، 1021، 1022، 1099، 1101، 1104، 1112، 1138، 1169، 1185، 1210، 1245، 1268، 1274، 1275، 1454، 1462، 1468، 1608، 1973، 1993، 2033، 2034، 2093، 2101، 2154، 2034، 2344 شود. نیز رجوع به ’کاریا’ شود
آبادیی است که منسوب به رومانیان بود در آسیای صغیر در جنوب غربی، که ملیتس از جملۀ شهرهای آن است و قنیدس نیز یکی از آنها میباشد (قاموس کتاب مقدس). و رجوع به ایران باستان ص 460، 646، 649، 651، 693، 694، 717، 926، 1021، 1022، 1099، 1101، 1104، 1112، 1138، 1169، 1185، 1210، 1245، 1268، 1274، 1275، 1454، 1462، 1468، 1608، 1973، 1993، 2033، 2034، 2093، 2101، 2154، 2034، 2344 شود. نیز رجوع به ’کاریا’ شود
ده کوچکی از دهستان باغین بخش مرکزی کرمان واقع در 12هزارگزی جنوب باختر کرمان سر راه فرعی کرمان به زرند. دارای 30 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
ده کوچکی از دهستان باغین بخش مرکزی کرمان واقع در 12هزارگزی جنوب باختر کرمان سر راه فرعی کرمان به زرند. دارای 30 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
موضعی است به بادیه. (منتهی الارب). سرزمینی است کنار دریا در راه بحرین از بصره. بین آن و بصره دو منزل راه است. چاههای فراوان دارد و آب آن خوردنی است و چشمه های آن آشکار است و اکثر شاعران یاد آن کرده اند: یا حبّذاالبرق من اکناف کاظمه یسعی علی قصرات المرخ والعشر ﷲ در بیوت کان یعشقها قلبی و یالفها ان طیبت بصر فقدتها فقد ظمئآن ادواته والقیظ یحذف وجه الارض بالشرر امنیهالنفس ان تزداد ثانیه وحالنا و الامانی حلوهالثمر. (معجم البلدان). و ’الخرم’ جبیلات بکاظمه و انوف جبال. (المعرب جوالیقی ص 131). و مضی معه ناس من قیس فیهم الضحاک بن عبداﷲ و عبدالله بن رزین، حتی قدموالحجاز فنزل مکه فجعل راجز لعبدالله بن عباس یسوق له فی الطریق و یقول: صبحت من کاظمهالقصرالخرب مع ابن عباس بن عبدالمطلب. (عقدالفرید ج 5 ص 116)
موضعی است به بادیه. (منتهی الارب). سرزمینی است کنار دریا در راه بحرین از بصره. بین آن و بصره دو منزل راه است. چاههای فراوان دارد و آب آن خوردنی است و چشمه های آن آشکار است و اکثر شاعران یاد آن کرده اند: یا حبّذاالبرق من اکناف کاظمه یسعی علی قصرات المرخ والعشر ﷲ در بیوت کان یعشقها قلبی و یالفها اِن طیبت بصر فقدتها فقد ظمئآن ادواته والقیظ یحذف وجه الارض بالشرر امنیهالنفس ان تزداد ثانیه وحالنا و الامانی حلوهالثمر. (معجم البلدان). و ’الخُرم’ جبیلات بکاظمه و انوف جبال. (المعرب جوالیقی ص 131). و مضی معه ناس من قیس فیهم الضحاک بن عبداﷲ و عبدالله بن رزین، حتی قدموالحجاز فنزل مکه فجعل راجز لعبدالله بن عباس یسوق له فی الطریق و یقول: صبحت من کاظمهالقصرالخرب مع ابن عباس بن عبدالمطلب. (عقدالفرید ج 5 ص 116)