جدول جو
جدول جو

معنی کازود - جستجوی لغت در جدول جو

کازود
مقراض، (منتهی الارب)، قیچی، دوکارد: قص الشعر، به کازود (گازود) برید موی را، (منتهی الارب)، مقراض و قیچی، (منتهی الارب)، در منتهی الارب آمده است: قطاع ککتاب، کازود و کارد، مقطع کمنبر، افزار بریدن و کازود و مانند آن، قاطع، کازود و کارد، و همچنین در معنی مقراض آمده است کازود و کارد و در حاشیه در کلمه قطاع این عبارت هست: کازود مقراض باشد، این کلمه در جهانگیری و برهان و لغت نامه های دیگر نیست و تصور میرود مؤلف منتهی الارب ’دوکارد’ را که بمعنی مقراض است بغلط ’کازود’ یا ’گازود’ خوانده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تُ)
کاتد. فرهنگستان ایران بجای این کلمه لغت ’فرود’ را برگزیده است. (واژه های نو. فرهنگستان ایران 1319)
لغت نامه دهخدا
بمعنی بسیط است که در مقابل مرکب باشد، (برهان)
لغت نامه دهخدا
مقطع، مقص ّ، (منتهی الارب) : قطاع، گازود و کارد که بدان جامه و چرم و مانند آن برند، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(زُ بُ)
استخر کازو، واقع در غرب اقیانوس اطلس، بخشی از آن در ’ژیرون’، و بخش دیگر در ’لاند’. وسعت 5608 هکتار
لغت نامه دهخدا
فرانسوی نامیخ فرود قطب منفی یک پیل الکتریکی الکترد متصل بقطب منفی یک پیل فرود
فرهنگ لغت هوشیار