جدول جو
جدول جو

معنی کارگری - جستجوی لغت در جدول جو

کارگری(گَ)
کار. عمل کارگر، تأثیر
لغت نامه دهخدا
کارگری
عملگی، فعلگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کاردگری
تصویر کاردگری
شغل و عمل کاردگر، کاردسازی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارگر
تصویر کارگر
مقابل کارفرما، کار کننده، کسی که در کارخانه یا کارگاه کار می کند و مزد می گیرد،
دارای تاثیر، مؤثر مثلاً دارو بر او کارگر نشد
کارگر آمدن: کنایه از اثر کردن، مؤثر واقع شدن، کارگر شدن، برای مثال ز شست صدق گشادم هزار تیر دعا / ولی چه سود یکی کارگر نمی آید (حافظ - ۴۸۲)
کارگر شدن (گشتن): کنایه از اثر کردن، مؤثر واقع شدن
فرهنگ فارسی عمید
(بُ)
عمل کاربر. فیصله دادن امر. کار بپایان رساندن
لغت نامه دهخدا
غار و سرداب و زیرزمینی و گنبد، نوعی از پارچۀ درشت و ستبر، سنگ محکم و ستون سنگی و استواری که در ساختن عمارت بکار میبرند،
- کارگیر بنا، سنگی که بدان چیزی بنا میکنند، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
در تداول زنان، کار: مرده شور کارگیریت را ببرد، مرده شورت ببرد با این کارگیریت، کسی که مرتکب میشود و مباشرت مینماید و متقبل میشود هر کار مهمی را، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
صنعت و کارگری. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
کسی که رنج می برد و زخمت میکشد، کسی که کاری انجام دهد، فعله، عمله، آنکه کاری انجام دهد، کار کننده عامل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار گری
تصویر کار گری
عمل و شغل کارگر، تاثیر اثر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارگر
تصویر کارگر
((گَ))
شاغل، کارکننده، مؤثر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاربری
تصویر کاربری
آکتیویته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کارگر
تصویر کارگر
عمله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
الصّيد
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
Predation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
prédation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
depredación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
хищничество
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
Prädation
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
хижацтво
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
drapieżnictwo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
捕食
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
predação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
predazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
شکار
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
শিকার
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
การล่า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
uwindaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
טריפה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
포식
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
pemangsaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
शिकार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
predatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شکارگری
تصویر شکارگری
捕食
دیکشنری فارسی به ژاپنی