جدول جو
جدول جو

معنی کارخانجات - جستجوی لغت در جدول جو

کارخانجات
(نَ / نِ)
جمع واژۀ کارخانه. (ناظم الاطباء). رجوع به کارخانه شود: احدی از غلامان و ملازمان پادشاه بدون تعلیقۀ ناظر از کارخانجات چیزی نبرند. (تذکره الملوک چ 2 ص 12). آنچه اخراجات در کارخانجات سر کارخاصۀ شریفه واقع شود اسناد و روزنامجات آنها را بقدغن ناظر بیوتات، توابین مشارالیه روزبه روز و هفته به هفته و ماه به ماه به وزیر بیوتات برسانند. (ایضاً ص 34). شغل مشرفان آن است که روزنامجات و اسناد کارخانجات متعلقه بخود را روز بروز بنویسند. (ایضاً ص 35).
- کارخانجات خوراکی، کارخانه هائی که خوردنیها را فراهم میکنند: آنچه کارخانجات خوراکی است ششماه بششماه مشرفان و سال به سال مستوفی، جمع و خرج را مشخص مینمودند. (تذکره الملوک چ 2 ص 11)
لغت نامه دهخدا
کارخانجات
رمن نادرست به شیوه تازی کارخانه ها
تصویری از کارخانجات
تصویر کارخانجات
فرهنگ لغت هوشیار
کارخانجات
کارخانه ها
تصویری از کارخانجات
تصویر کارخانجات
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کار خانجات
تصویر کار خانجات
جمع کارخانه (بسیاق عربی)
فرهنگ لغت هوشیار