جدول جو
جدول جو

معنی کاربری - جستجوی لغت در جدول جو

کاربری
(بُ)
عمل کاربر. فیصله دادن امر. کار بپایان رساندن
لغت نامه دهخدا
کاربری
آکتیویته
تصویری از کاربری
تصویر کاربری
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باربری
تصویر باربری
کار و شغل باربر، بار بردن، حمل و نقل، بنگاهی که به حمل و نقل کالا و بار می پردازد
فرهنگ فارسی عمید
عمل و شغل باربر بردن بار بر دوش و پشت خود، اداره ای که مباشر امور حمل و نقل است اداره حمل و نقل نقلیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار بری
تصویر کار بری
عمل کاربر فیصله امور بانجام رسانیدن کارها بسرعت و خوبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باربری
تصویر باربری
((بَ))
عمل و شغل باربر، مؤسسه ای که امور حمل و نقل کالا را به عهده دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
((بُ))
به کار بردن، بهره گرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
استعمال، مصرف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
Applicative
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
Applicability
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
applicabilité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
applicatif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
penerapan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
aplikatif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
लागूता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
अनुप्रयुक्त
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
toepasbaarheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
적용 가능성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
toepasselijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
applicabilità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
applicativo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
응용된
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
применимость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
aplicabilidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
aplicativo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
застосовність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
прикладний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
прикладной
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
zastosowalność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
aplikacyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
Anwendbarkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
anwendungsbezogen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کاربرد
تصویر کاربرد
aplicabilidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
aplicativo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
אפליקטיבי
دیکشنری فارسی به عبری