جدول جو
جدول جو

معنی کارافژول - جستجوی لغت در جدول جو

کارافژول
(پَ)
پیشکار و گماشته و کارگزار. (ناظم الاطباء). به کار وادارکننده. و هین رجل یکون مع الاجیر فی العمل یحثه علیه. (تاج العروس). رجوع به افژولیدن شود
لغت نامه دهخدا
کارافژول
پیشکار، گماشته و کارگزار
تصویری از کارافژول
تصویر کارافژول
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کاروژول
تصویر کاروژول
کارفرما، سرکارگر، سرعمله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاراوژول
تصویر کاراوژول
کاروژول، کارفرما، سرکارگر، سرعمله
فرهنگ فارسی عمید
کارفرما، (آنندراج)، سرکار و ناظر کارکنان و عمله جات، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
عمل کارافژول. رجوع به کارافژول شود
لغت نامه دهخدا
کارفژول. کارافژول. رجوع به کارافژول شود
لغت نامه دهخدا
(پَ)
کارافژول. کارفرما و مزدور و خدمتگار. (آنندراج). پیشکار و گماشته و کارگزار و مباشر و اجیر. (ناظم الاطباء). و رجوع به کارافژول شود
لغت نامه دهخدا
(پَ لَ / لِ اَ کَ)
کارافژول. رجوع به کار افژول شود
لغت نامه دهخدا
(پَ)
شخصی را گویند که بر سر مزدوران بایستد و ایشان را کار فرماید و نگذارد که ایشان در کار تعلل کنند. (برهان). کارفرما و سرکار و عمله و بنا. (انجمن آرا) (آنندراج). مطلق کارفرما و آنکه بر سر فعله و بنّاو مزدور باشد و به آنها کار فرماید و سرکار و مباشرو گماشته. (ناظم الاطباء). در لسان العجم تألیف شعوری بمعنی ’کارافژول’ آمده است. (شعوری ج 2 ص 248 ب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کافژول
تصویر کافژول
پیشکار کارگزار، کاروژول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار افژولی
تصویر کار افژولی
عمل کار افژول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار اوژول
تصویر کار اوژول
پیشکار کارگزار، کاروژول
فرهنگ لغت هوشیار
شخصی که بر سر مزدوران بایستد و ایشانرا کار فرماید و نگذارد که در کار تعلل کنند سر عمله سر کارگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار افژول
تصویر کار افژول
پیشکار کارگزار، کاروژول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاراوژول
تصویر کاراوژول
کارفرما، پیشکار کارگزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار فژولی
تصویر کار فژولی
عمل کار افژول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاروژول
تصویر کاروژول
((وَ))
کاروژولنده، سرکارگر، سرعمله
فرهنگ فارسی معین