جدول جو
جدول جو

معنی کاتاانی - جستجوی لغت در جدول جو

کاتاانی
(رُ)
نام ولایتی در کیلیکیه: اردشیر امر کرد ’داتام’ قوه خود را علیه آس پیس والی کاتاانی به کار برد والی مزبور نظر به اینکه ایالت او دارای معابر تنگ و جنگلهای زیاد بود و با قوّۀ کم میتوانست در مقابل لشکر زیاد پافشارد یاغی شده مالیاتی را که برای دربار حمل میکردند ضبط کرده بود. (ایران باستان ج 2 ص 1143)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کامرانی
تصویر کامرانی
خوش گذرانی، خوشبختی، کامیابی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
بی زوری، ضعف، رنجوری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاویانی
تصویر کاویانی
مربوط به کاوه، شخصیت اساطیری شاهنامه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاردانی
تصویر کاردانی
کاردان بودن، دانندگی و بینایی در کار، برای مثال بخت و دولت به کاردانی نیست / جز به تایید آسمانی نیست (سعدی - ۸۴)، دورۀ تحصیلات دانشگاهی دوساله، فوق دیپلم
فرهنگ فارسی عمید
(اُ)
منسوب به کاتاانی از پس آنها سپاهیان فریگیه و کاتاانییان حرکت میکردند و در صفوف آخری پارتیها، که اکنون در پارت مسکن دارند. (ایران باستان ج 2 ص 1381)
لغت نامه دهخدا
(لُ)
نام لاتین ’شالون - سور -مارن’. مردم آن از اقوام گل (غالیا) بلژیک هستند
لغت نامه دهخدا
انژلیکا، مغنیۀ ایطالیائی متولد در ’سینیگاگلیا’ (1779 - 1819)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کامرانی
تصویر کامرانی
رسیدن بامیال و آرزو های خودکامیابی: (... در عنفوان جوانی و ریعان کامرانی که مجال و ساوس شیطانی فسیح تر باشد)، نیکبختی، خوشبختی، سعادت، عیاشی، خوشگذر انی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
بی قوتی بی زوری ضعف، رنجوری بیماری، ضعف و بی حالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاردانی
تصویر کاردانی
دانندگی کار، شناسندگی کار، اطلاع، بصیرت، وزارت، دوره تحصیلات دانشگاهی دو ساله یا اندکی بیش تر، فوق دیپلم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
عجز، ضعف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
الإعاقة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
Debilitation, Disability, Disablement, Inability, Infirmity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
infirmité, débilitation, incapacité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
invalidez, debilidade, deficiência, incapacidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
udhaifu, ulemavu, kutoweza
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ضعف، ناتوانی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
ناتوانی , کمزوری , معذوری , نااہلی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
ความอ่อนแอ , ความอ่อนแอ , ความพิการ , ความไม่สามารถ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
kelemahan, kecacatan, ketidakmampuan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
חולשה , חולשה , נכות , אִי-יְכוֹלֶת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
虚弱 , 弱体化 , 障害 , 無能力
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
虚弱 , 衰弱 , 残疾 , 无能
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
zayıflık, zayıflama, engellilik, yeteneksizlik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
허약 , 약화 , 장애 , 무능력
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
invalidez, debilitación, discapacidad, incapacidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
দুর্বলতা , প্রতিবন্ধীতা , অক্ষমতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
दुर्बलता , दुर्बलता , विकलांगता , अक्षमता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
infermità, debilitazione, disabilità, incapacità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
Gebrechlichkeit, Schwächung, Behinderung, Unfähigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
zwakheid, verzwakking, handicap, onvermogen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
слабость , ослабление , инвалидность , неспособность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
niedołęstwo, osłabienie, niepełnosprawność, niezdolność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناتوانی
تصویر ناتوانی
недужість , ослаблення , інвалідність , нездатність
دیکشنری فارسی به اوکراینی