جدول جو
جدول جو

معنی ژنگوی - جستجوی لغت در جدول جو

ژنگوی
(ژَ)
نام یکی از بزرگان چین:
به چین اندرون بودحسنوی نام
دگر سرکشی بود ژنگوی نام.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ژِ گُ وی)
نام شهری به کشور گل قدیم واقع در شش کیلومتری جنوب کلرمون فرّان. مردم این شهر بسال 53 قبل از میلاد درمقابل لشکر سزار سردار روم دفاع دلیرانه ای کردند
لغت نامه دهخدا
(زَ)
یکی از نجبای ایران معاصر خسرو پرویز. (از فهرست ولف) :
چو آذرگشسب و اگر شیر زیل
چو زنگوی گستاخ با شیر و پیل.
فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2780)
یکی از نجبای چین. (از فهرست ولف) :
به چین اندرون بود حسنوی نام
دگر سرکشی بود زنگوی نام.
فردوسی
لغت نامه دهخدا