جدول جو
جدول جو

معنی ژنزاک - جستجوی لغت در جدول جو

ژنزاک
(ژُ)
نام کرسی ولایت شارانت سفلی، دارای راه آهن و 3142 تن سکنه. محصولات عمده آنجا شراب و عرق و احجار ساختمانی است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَزْ زا)
عیّاب. بسیار عیب کننده. (از اقرب الموارد) (از المنجد). مرد سخت عیب کننده مردمان. (ناظم الاطباء). عیب کننده. طعنه زننده. (فرهنگ خطی). نزک. (المنجد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نزاک
تصویر نزاک
پرخاشگر نکوهنده
فرهنگ لغت هوشیار