جدول جو
جدول جو

معنی ژنرال - جستجوی لغت در جدول جو

ژنرال
افسر ارشد در ارتش، سرتیپ، سرلشکر،
سپهسالار، سردار و فرمانده سپاه، سالار سپاه، سپهدار، اسفهسالار، سپاه سالار، سپه پهلوان، صاحب الجیش، گوانجی
تصویری از ژنرال
تصویر ژنرال
فرهنگ فارسی عمید
ژنرال
(ژِ نِ)
یکی از درجات نظامی. سرتیپ
لغت نامه دهخدا
ژنرال
کلمه فرانسوی بمعنی یکی از درجات نظامی، سرتیپ
تصویری از ژنرال
تصویر ژنرال
فرهنگ لغت هوشیار
ژنرال
((ژِ نِ))
عنوانی است مربوط به افسر عالی رتبه در ارتش های خارجی، جنرال
تصویری از ژنرال
تصویر ژنرال
فرهنگ فارسی معین
ژنرال
امیر، سپهبد، سرتیپ، سردار، سرلشکر، میر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ژِ نِ)
نام قصر پادشاهان مغاربه نزدیکی الحمراء واقع در غرناطه و آن نمونۀ بارزی ازفن معماری عرب و دارای باغهای دلکش و باشکوه است
لغت نامه دهخدا
(ژِ نِ قُ)
یا ژنرال کنسول. سرکنسول و کارپرداز اول. آنکه تعهد امور ابناء کشور خویش را در مملکت بیگانه کند
لغت نامه دهخدا
(پْری / پِ)
نام یکی از ژنرالهای اسپانیا در زمان ایزابل. او یکی از طرفداران تجدد بوده است پس از آنکه به او لقب کنتی و مقام ژنرالی داده بودند در 1844 میلادی او را حبس کردند و در 1853 میلادی آنگاه که میان روسیه و دولت عثمانی در کریمه جنگ پیوست به طرفداری عثمانیان در جنگ شرکت جست و پس از فتحی که در مراکش نصیب وی گردید عنوان مارکی به او دادند و آنگاه که اسپانیا به مکزیک سپاه فرستاد او سالار سپاه بود و وی در مقابل سیاست ناپلئون سوم ایستادگی کرد و از تأسیس امپراطوری مکزیک ممانعت کرد و در 1870 میلادی شخصی از هواخواهان جمهوریت او را بکشت. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ژنرالیسیم
تصویر ژنرالیسیم
فرانسوی فرانسوی سپهسالار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژنرالیسم
تصویر ژنرالیسم
فرمانده کل قوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژنرال قنسول
تصویر ژنرال قنسول
سرکنسول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژوژمان ژنرال
تصویر ژوژمان ژنرال
فرانسوی ویسپداوری زبانزد فرزانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متا مورفیسم ژنرال
تصویر متا مورفیسم ژنرال
فرانسوی (دگر گونی عمومی) دگر گونی امر کان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنرال
تصویر جنرال
((جِ نِ))
عنوانی است مربوط به افسر عالی رتبه در ارتش های خارجی، ژنرال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ژنرال آجودان
تصویر ژنرال آجودان
مقام نظامی تشریفاتی که از سوی فرمانده کل تعیین می شود
فرهنگ فارسی معین