جدول جو
جدول جو

معنی ژلا - جستجوی لغت در جدول جو

ژلا
(ژِ)
نام شهری یونانی نشین در جنوب سیسیل قدیم مستعمرۀ ردس. آنجا به دست آمیلکار تسخیر و غارت گردید
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ولا
تصویر ولا
(پسرانه)
دوستی، محبت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ژیلا
تصویر ژیلا
(دخترانه)
ژاله تگرگ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ژلاتین
تصویر ژلاتین
ماده ای حاوی پروتئین که در تهیۀ چسب، فیلم های عکاسی، ژله و بستنی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
(ژِ)
اصل آن به زبان لاتین ژلاسیو به معنی انجماد و یخ بستن است و آن ماده ای است شبیه به لرزانک میوه که از الیاف نسوج حیوانات گرفته میشود و برای ساختن چسب ها بکار میرود و در چاپ نیز بکار است
لغت نامه دهخدا
(ژِ شَ / شِ)
چیزی که شکل و طبیعت ژلاتین دارد. رجوع به ژلاتین شود
لغت نامه دهخدا
(ژِ زِ اَوْ وَ)
قدیس، بنیانگذار صومعۀ سن ژیلداس در مربیهان، وفات بسال 565 میلادی ذکران وی 29 ژانویه است
لغت نامه دهخدا
(ژِ زِ دُوْ وُ)
پاپ رم از سال 1118 تا 1119 م
لغت نامه دهخدا
(ژِ دُ)
ژزف بارون د. نام ژنرال اتریشی. مولد سال 1801 در پترواراد (اسلاونی) و وفات بسال 1859 میلادی در اگرام
لغت نامه دهخدا
(ژِ)
رجوع به ژلاتین شود
لغت نامه دهخدا
فرانسوی ویزندک ماده ای لزج و چسبنده که برای ساختن چسب و نیز جهت چاپهای فوری دستی در روی نورد های ماشین چاپ بکار رود و آنرا از سریشم ماهی گلسیرین قند و آب و امونیاک سازند. کلمه ایست فرانسوی، اصل آن بزبان لاتین، ژلاسیو بمعنی انجماد و یخ بستن است و آن ماده ایست شبیه به لرزانک میوه که از الیاف نسوج حیوانات گرفته می شود و برای ساختن چسبها و در چاپ نیز بکار می برند
فرهنگ لغت هوشیار
((ژِ))
ماده ای لزج و چسبنده که از جوشاندن استخوان در آب به دست می آید و در صنعت و تهیه مواد غذایی مورد استفاده قرار می گیرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلا
تصویر کلا
سراسر، روی هم رفته، همگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
جلتنة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
Gelatinization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
gélatinisation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
желатинизация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
Gelatinisierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
желатинізація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
żelatynizacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
明胶化
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
gelatinação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
gelatinizzazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
جیلٹینائزیشن
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
gelatininisatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
জেলাটিনাইজেশন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
การกลายเป็นเจลาติน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
gelatinisia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
jelatinleşme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
ゼラチン化
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
ג'לטיניזציה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
gelatinización
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
gelatinisasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
जिलेटिनाइजेशन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ژلاتینی شدن
تصویر ژلاتینی شدن
젤라틴화
دیکشنری فارسی به کره ای