جدول جو
جدول جو

معنی ژفگین - جستجوی لغت در جدول جو

ژفگین(ژَ)
قی آلود. خم ناک. ژفگن: عین ٌ اغمص، چشمی ژفگین
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژفگن
تصویر ژفگن
چرک آلود، قی آلود، ویژگی چشمی که در گوشۀ آن ژفک جمع شده باشد
فرهنگ فارسی عمید
(ژَ گِ)
خم ناک. قی آلود: غمیصا بایستاد بر فراق سهیل می گریست تا چشمش ژفگن شد. (تفسیر ابوالفتوح ج 5 ص 188). عین ٌ اغمص، چشمی ژفگن. غمص، ژفگن شدن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ژفگن
تصویر ژفگن
قی آلود، چرک آلود
فرهنگ لغت هوشیار