جدول جو
جدول جو

معنی ژغژغ - جستجوی لغت در جدول جو

ژغژغ
(ژَ ژَ)
آوازی که در محل چیزی خوردن و جاویدن و خائیدن چیزی از دهان... از دندانها برآید، صدای بهم خوردن دندانها بسبب بسیاری سرماو کثرت قهر و غضب. (برهان). دندان غرچه:
ژغژغ دندان او دل می شکست
جان شیران سیه میشد ز دست.
مولوی.
، صدا و آواز برهم خوردن گردکان و بادام و امثال آنها وقتی که در جوال یا جائی دیگر بریزند و برهم خورد. (برهان) :
گر دهد خود کی دهد آن پرحیل
جوز پوسیده ست و گفتار دغل
ژغژغ آن مغز و عقلت را برد
صدهزاران عقل را یک نشمرد.
مولوی.
گرنه خوش آوازی مغزی بود
ژغژغ آواز قشری که شنود.
مولوی.
ژغژغ آن زان تحمل می کنی
تا که خاموشانه بر مغزی زنی.
مولوی.
چون بادامها را در کف جمع کنی و بجنبانی بانگی و ژغژغی می کند. (بهاءالدین ولد)
لغت نامه دهخدا
ژغژغ
آوازی که به هنگام خوردن و جویدن چیزی از دهان یا به سبب سرما یا کثرت خشم و غضب از دندانها برآید، صدا و آواز گردو و بادام و مانند آن آن گاه که آنها را در جوال یا جای دیگر ریزند و برهم خوردند
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژغ ژغ
تصویر ژغ ژغ
صدای به هم خوردن دندان ها در وقت جویدن و خوردن چیزی، برای مثال ژغ ژغ دندان او دل می شکست / جان شیران سیه می شد ز دست (مولوی - ۳۸۷)، صدایی که از به هم خوردن دندان ها از شدت سرما برآید، صدای به هم خوردن گردو یا بادام که در کیسه ریخته باشند
فرهنگ فارسی عمید