جدول جو
جدول جو

معنی ژد - جستجوی لغت در جدول جو

ژد
چیزی چسبنده که از ساق درخت بر آید صمغ
تصویری از ژد
تصویر ژد
فرهنگ لغت هوشیار
ژد
کتیرا، انگم، صمغ درخت
تصویری از ژد
تصویر ژد
فرهنگ فارسی عمید
ژد
((ژِ))
صمغ، چیزی چسبنده که از ساق درخت برآید
تصویری از ژد
تصویر ژد
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژدوار
تصویر ژدوار
جدوار، ریشۀ گیاهی به شکل صنوبر، گره دار، به ضخامت انگشت، سیاه رنگ با میانۀ بنفش و طعم تلخ که بیشتر در کوه های تبت و هند و در بعضی نواحی خراسان می روید و در طب قدیم برای دفع هر گونه سم به کار می رفته و آن را تریاق و پادزهر همۀ سموم می دانسته اند، زدوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مژده
تصویر مژده
(دخترانه)
خبر، خوش نوید، بشارت، خبر خوش و شادی بخش، بشارت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تراژدی
تصویر تراژدی
سوگنامه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اژدهایی
تصویر اژدهایی
مانند اژدها بودن خوی و صفت اژدها داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدهال
تصویر اژدهال
آنکه دلی چون اژدها دارد قوی دل پر جرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدهاکش
تصویر اژدهاکش
کشنده اژدها قاتل ثعبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدهاک
تصویر اژدهاک
اژدها، ضحاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدها وش
تصویر اژدها وش
اژدهافش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدها گیر
تصویر اژدها گیر
اژدها گیرنده اژدها افکن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدها کیش
تصویر اژدها کیش
اهریمن کیش بد روش
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه بشکل و هیئت اژدها باشد اژدها صورت اژدها منظر، لقبی برای ضحاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدها سار
تصویر اژدها سار
اژدهاسر دارای سری مانند سر اژدها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدها دوش
تصویر اژدها دوش
آنکه اژدها بر کتف خود دارد، لقبی است برای ضحاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدها چشم
تصویر اژدها چشم
آن که دیده ای چون دیده اژدها دارد، شوخ چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدها پیکر
تصویر اژدها پیکر
در شکل و هیئت مانند اژدها، دارای نقش اژدها (درفش رایت)
فرهنگ لغت هوشیار
در شکل و صفت مانند اژدها اژدها باره آن که سر و کار با اژدهاارد، ضحاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدها اوبار
تصویر اژدها اوبار
بلع کننده اژدها (و آن صفت شمشیر آید)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدها
تصویر اژدها
مار خیلی بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدرها
تصویر اژدرها
مار بزرگ جثه، مار عظیم بزرگ ودهان فراخ باز گشاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدرمار
تصویر اژدرمار
ماربوآ
فرهنگ لغت هوشیار
کشتی های بخاری کوچک ودرازکه اژدر به طرف کشتی های دشمن افکند (ترپیل)
فرهنگ لغت هوشیار
آلتی است دراز شبیه به لوله توپهای بزرگ که در کشتیهای اژدر افکن برای انداختن اژدر به طرف کشتیهای دشمن تعبیه میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
کشتی بخاری کوچک و دراز و بسیار سریع که اژدر به سوی کشتیهای دشمن میافکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اژدر
تصویر اژدر
اژدها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بژدار
تصویر بژدار
(دخترانه)
سهامدار، شریک (نگارش کردی: بهژدار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گژدهم
تصویر گژدهم
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دژدار ایرانی در زمان نوذر پادشاه پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کژدیسه
تصویر کژدیسه
منحرف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کژدیسگی
تصویر کژدیسگی
انحراف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کژدم
تصویر کژدم
عقرب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آژده
تصویر آژده
آژیده آجیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آژدن
تصویر آژدن
آجیدن، آجیده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
کژنه کژدم سه نامه ایرانیان باستانی می نوشته اند و بر سه دیوار خانه جز دیوار بالا می چسبانده اند برای دور کردن خرفستران
فرهنگ لغت هوشیار