جدول جو
جدول جو

معنی ژاکمن - جستجوی لغت در جدول جو

ژاکمن
(مُ)
ویکتور. رحاله و طبیعی دان فرانسوی. وی بجهت اکتشافات خود درهندوستان انگلیس و تبت مشهور است (1801-1832 میلادی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژاسمن
تصویر ژاسمن
(دخترانه)
یاسمن
فرهنگ نامهای ایرانی
(مِ)
نام بندر جمهوری هائیتی دارای 10000 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
(سُ)
اندریو. نام مردی از مردم ممالک متحدۀ آمریکای شمالی، متولد در واکس هاو کارولین شمالی بسال 1767 و متوفی بسال 1845 میلادی وی از 1829 تا 1837 رئیس جمهور آمریکا بوده است
لغت نامه دهخدا
(مَ)
ژاک بوئه. نام شاعری از مردم گاسکنی، متولد و متوفی در آژان (1798- 1864 میلادی). وی پسر خیاطی بود و چندی در مدرسه علوم روحانی و مذهبی گذرانید و سپس دکۀ حلاّقی و مزینی باز کرد و مشغول کار شد، از این جهت او را ’پروکیه’ گویند. وی پس از بیست وچهار سال اولین منظومۀ خود را به لهجۀ گاسکنی بنام ’مرا باید مرد’ انتشارداد و بسال 1835 میلادی بهترین آثار خود را که به لهجۀمحلی سروده شده بود فراهم آورده در مجلّدی بنام ’لاس پاپی یوتس’ منتشر ساخت
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
در کمین تر.
- امثال:
اکمن من جدجد.
اکمن من عیث. (یادداشت مؤلف). و رجوع به کمین شود
لغت نامه دهخدا
(مَ)
آمادیس. نام شاعر فرانسوی، متولد به شاورس (اوب) شاگرد گزیدۀ رونسار (1538-1585 میلادی)
ژول سلستن. نام طبیعی دان فرانسوی، متولد به ترم آردن (1818-1886 میلادی)
لغت نامه دهخدا
((مَ))
نام تجاری دستگاهی کوچک و قابل حمل متشکل از یک پخش صوت و یک دو گوشی سبک، پخش همراه (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واکمن
تصویر واکمن
پخش همراه
فرهنگ واژه فارسی سره