جدول جو
جدول جو

معنی ژافا - جستجوی لغت در جدول جو

ژافا
نام پرده ای بزرگ در موزۀ لوور که مبتلاشدگان به مرض طاعون را در شهر یافا در حالی که بناپارت با ژنرال های خود در بیمارستانی به عیادت ایشان رفته است نشان میدهد (1804 میلادی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژاوا
تصویر ژاوا
(دخترانه)
جاوه نام قسمتی از اقیانوس هند میان جزیره جاوه و سوماترا و برنئو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ژافه
تصویر ژافه
(پسرانه)
نام یکی از پسران نوح
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یافا
تصویر یافا
(دخترانه)
زیبایی، جمال، نام شهری قدیمی در ساحل مدیترانه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ژرفا
تصویر ژرفا
(دخترانه)
عمیق، عمیق ترین یا دورترین نقطه جایی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فافا
تصویر فافا
نیکو، بدیع، زیبا، خوب، برای مثال تو همی گوی شعر تا فردا / بخشدت خواجه جامۀ فافا (بلجوهر - لغتنامه - فافا)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ژرفا
تصویر ژرفا
گودی چاه، حوض، دریا یا چیز دیگر، عمق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ژافه
تصویر ژافه
خارپشت، جوجه تیغی
فرهنگ فارسی عمید
بدیع، و اصل آن واه واه یعنی وه وه بوده (!) بمعنی خوب خوب، و واو و فاء به یکدیگر تبدیل جسته اند، (آنندراج)، چیزی بدیع و نیکو، (اوبهی)، هر چیز نیکو و غریب، (برهان) :
تو همی گوی شعر تا فردا
بخشدت خواجه جامۀ فافا،
بلجوهر (از یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
شهری به فلسطین کنار دریای مدیترانه، با 71000 تن سکنه، منسوب بدان یافی است، شهری است بر ساحل بحرالشام از اعمال فلسطین میان قیساریه و عکا در اقلیم سوم طول آن از جهت مغرب پنجاه و شش درجه و عرض آن سی و سه درجه است، شهری است از شام بر کران دریای روم و اندر وی مسلمانانند و شهری است با نعمت بسیار و کشت و برز و خواسته های بسیار، (حدود العالم چ دانشگاه)، ابن بطلان در رساله ای که به سال (442) نگاشته گوید یافا شهر قحط زده است و کمتر نوزادی در آن باقی می ماند و از این روی آموزگار کودکان در آن کمتر یافت شود، صلاح الدین هنگامی که ساحل را در (583) فتح کرد آن را نیز بگشود و سپس فرنگان ترسایان در (587) آن را باز گرفتند و سپس ملک عادل ابولکربن ایوب در (593) آن را باز ستاند و ویران کرد، نسبت بدان را گاهی ’یافونی’ گویند، (معجم البلدان)، و رجوع به یافی شود
لغت نامه دهخدا
شهر وبندری است در ساحل جنوبی کریمه که در قدیم تابع حکومت ملطیه بوده و از سال 1475 تا 1776 میلادی جزء عثمانی و از 1783 میلادی ببعد جزء خاک روسیه شد، رجوع به تاریخ مغول ص 568 و 569)، شود
ناحیتی است در جنوب حبشه، احتمالاً قهوه منسوب بدانجا است
لغت نامه دهخدا
(ژَ)
عمق. (برهان). قعر. گودی. یکی از سه بعد جسم، مقابل درازا و پهنا: بعدهای جایگاه چه چیزند؟ سه گونه اند: یکی درازا و دیگر پهنا و سه دیگر ژرفا. (التفهیم) ، غور، عمیق بودن. (برهان)
لغت نامه دهخدا
شهر و قلعۀ اسپانیا (آراگون) دارای 5000 تن سکنه، پایتخت قدیم کشور سوبرارب
لغت نامه دهخدا
نام شهر و بندر سیلان و آن دارای 45000 سکنه است
لغت نامه دهخدا
تصویری از ژرفا
تصویر ژرفا
عمق گودی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فافا
تصویر فافا
کژ زبان تلنده چیز بدیع و نیکو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژرفا
تصویر ژرفا
عمق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فافا
تصویر فافا
هر چیز خوب و بدیع و زیبا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ژرفا
تصویر ژرفا
عمق
فرهنگ واژه فارسی سره
ژرفنا، عمق، قعر، گودی، غور، کنه
فرهنگ واژه مترادف متضاد