جدول جو
جدول جو

معنی ڈرامائی - جستجوی لغت در جدول جو

ڈرامائی
دراماتیک
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خِ)
تبختر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
منسوب و متعلق به کرامات. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
برنگ خرما. (یادداشت بخط مؤلف).
- موی خرمائی، موی برنگ خرما. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
دهی است از دهستان فرمشکان بخش سروستان شهرستان شیراز، واقع در 27هزارگزی جنوب خاوری سروستان و 8هزارگزی شوسۀ شیراز به خضر. این ده کوهستانی است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و برنج و حبوبات و میوه. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان ایسین بخش مرکزی شهرستان بندرعباس، واقع در 6هزارگزی خاور بندرعباس و سر راه مالرو بندرعباس به میناب، جلگه است و گرمسیر و دارای 70 تن سکنه، آب آن از چاه است و محصول آنجا خرما و سبزیجات، و شغل مردم آن زراعت است و صید ماهی و راه آنجا مالروست، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از برهمائی
تصویر برهمائی
نام مذهب قدیمی در هندوستان
فرهنگ لغت هوشیار
درام
دیکشنری اردو به فارسی
به طور چشمگیر، به طور چشمگیری، به طور دراماتیک
دیکشنری اردو به فارسی
نمایشی بودن، درام
دیکشنری اردو به فارسی
دراماتیک کردن، برای ارائه به شیوه ای نمایشی
دیکشنری اردو به فارسی