جدول جو
جدول جو

معنی چیمدیک - جستجوی لغت در جدول جو

چیمدیک
نیشگون، یخ گیر، رجوع به یخ گیر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میمیک
تصویر میمیک
حرکات و حالات چهرۀ هنرپیشه در هنگام بازی
فرهنگ فارسی عمید
(مِ)
نام شهری از ناحیۀ ایرلند آزاد (منستر) بندری کنار رودشانن. دارای چهل هزار تن سکنه و آن کرسی ناحیتی است به همین نام که 140000 تن سکنه دارد، ناحیتی از ایرلند آزاد، کرسی آن نیز همین نام دارد
لغت نامه دهخدا
پیت، بشکه، چلیک: یک چلیک نفت، یک پیت نفت، رجوع به چلیک شود
لغت نامه دهخدا
حرکات نمایشی که نمایانگر اعمال و احساسات است، (از دایره المعارف کیه)، هنرپیشه ای که اعمال و احساسات را بوسیلۀ حرکات نمایش دهد
لغت نامه دهخدا
(یِ)
اآطریلال. قازایاقی. (یادداشت مؤلف). غازایاقی. رجل الغرب. پای زاغان. رجوع به قازایاغی و غازایاقی و اآطریلال شود، اسم ترکی لحیهالتیس است. (تحفۀ حکیم مؤمن). شنگ شتری. لحیهالتیس که در لغت عرب به معنی ریش تکه (بز نر) است و در اصطلاح گیاه شناسی ’یکی از گونه های شنگ است که آن را شنگ چمنی نیز گویند’. در لهجۀ آذربایجان ’تکه سقلی’ (= ریش تکه) به همین معنی یعنی نوعی شنگ استعمال دارد و یملیک به معنی مطلق شنگ به کار می رود
لغت نامه دهخدا
(چِ دِ)
نشکنج. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
مدیکه. (ناظم الاطباء). رجوع به مدیکه شود
لغت نامه دهخدا
فرانسوی لالباز -1 هنرپیشه ای که اعمال و احساسات را بوسیله حرکات نمایش دهد، فن تقلید و مجسم کردن اعمال و احساسات بوسیله حرکات (بدون تکلم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میمیک
تصویر میمیک
هنرپیشه ای که اعمال و احساسات را به وسیله حرکات نمایش دهد، فن تقلید و مجسم کردن اعمال و احساسات به وسیله حرکات (بدون تکلم)
فرهنگ فارسی معین
ناخنک، وصله، اندک، نیشگون
فرهنگ گویش مازندرانی
لوبیای سبز
فرهنگ گویش مازندرانی
حشره ای ریز و خون آشام، نوعی کنه، آدم سیمج و لجوج
فرهنگ گویش مازندرانی