جدول جو
جدول جو

معنی چیان - جستجوی لغت در جدول جو

چیان
قومی از مردم چین که در تبت سکونت دارند و بنام شحازان و طوفان هم نامیده شده اند، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چمان
تصویر چمان
(دخترانه)
آنکه یا آنچه با ناز حرکت می کند، خرامان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بیان
تصویر بیان
(دخترانه و پسرانه)
صبحگاه، بامداد، پگاه (نگارش کردی: بهیان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دیان
تصویر دیان
(دخترانه)
دیانا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از چیلان
تصویر چیلان
(پسرانه)
عناب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ویان
تصویر ویان
(دخترانه)
دلربا، محبت، علاقه، عشق (نگارش کردی: یان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سیان
تصویر سیان
گیاهی فاقد شکوفه و گل که در حوالی کوفه می روید، عشقه، برسیان، پرسیان، پرشیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چشان
تصویر چشان
چشاندن، چشنده، در حال چشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چکان
تصویر چکان
چکاندن، چکنده، در حال چکیدن، پسوند متصل به واژه به معنای چکاننده مثلاً قطره چکان، خون چکان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چسان
تصویر چسان
چگونه، چه جور؟ چه طور؟
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیان
تصویر پیان
مست، بسیار مست، مست مست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چپان
تصویر چپان
جامۀ کهنه، لباس مندرس
فرهنگ فارسی عمید
(نِ)
دهی است از دهستان حومه بخش سلدوز شهرستان ارومیه. در سه هزارگزی باختر نقده و 1500 گزی شمال شوسه به نقده واقع شده است و 695 تن سکنه دارد. از رود خانه گدار آبیاری میشود و محصولش غلات، توتون چغندر و حبوبات است. اهالی به کشاورزی و گله داری و صنایع دستی از قبیل جاجیم بافی اشتغال دارند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
سیراب، تر و تازه، فراوانی سیراب مقابل عطشان، تر و تازه شاداب جمع رواء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چران
تصویر چران
در ترکیب معنی (چراننده) آید: گاو چران گوسفند چران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیان
تصویر بیان
فصاحت و زبان آوری، سخن و گفتار، شرح و تعبیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیان
تصویر پیان
مست مست مست طافح مستی که سر از پای نشناسد
فرهنگ لغت هوشیار
چوبی که میان آنرا شکافته جلاجلی چند بر آن نصب کنند و سر آوازه خوانان بدان اصول نگاه دارند چغانه، نغمه و پرده ایست از موسیقی، سازیست چغانه
فرهنگ لغت هوشیار
چکنده، چکاننده. توضیح در ترکیبات نیز بمعنی (چکاننده) آید: قطره چکان خون چکان خوی چکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چیدن
تصویر چیدن
کندن میوه یا گل از درخت یا بوته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چپان
تصویر چپان
لباس کهنه و مندرس را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
مخفف چون آن، چونان و مانند آن، چونان، و چنانچون هم گفته شده کوشیدن، کوشش و جد و جهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چسان
تصویر چسان
چگونه ک چه جورک چه نحو ک: (این مدت را چسان گذرانیدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشان
تصویر چشان
چشنده، در حال چشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیان
تصویر تیان
دیگ دهن گشاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیان
تصویر زیان
نقصان، ضرر، خسارت و کمی آسیب، صدمه، گزند، آزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیان
تصویر دیان
بسیار چیره و غالب پاداش و جزا دادن، بحساب رسنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آیان
تصویر آیان
در حال آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیان
تصویر شیان
جبران
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چسان
تصویر چسان
چطور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از میان
تصویر میان
بین، وسط
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زیان
تصویر زیان
ضرر، خسارت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عیان
تصویر عیان
هویدا، آشکار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بیان
تصویر بیان
گفتار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چیلان
تصویر چیلان
قفل
فرهنگ واژه فارسی سره