جدول جو
جدول جو

معنی چپرچی - جستجوی لغت در جدول جو

چپرچی
(چَ پَ)
چاپارچی. فراش پست. غلام پست. پیک. نامه رسان. برید. رجوع به چپر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چرچی
تصویر چرچی
فروشندۀ دوره گرد و خرده فروش که اشیای خرده ریزه مانند نخ، سوزن، مهره و مانند آن می فروشد، سقطی، خرده فروش، پیله ور، پیلور، سقط فروش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چپوچی
تصویر چپوچی
غارت گر، یغماگر
فرهنگ فارسی عمید
(چَ پَ نَ / نِ)
چاپارخانه. چاپارچی خانه. چپرخانه. پست خانه. ادارۀ پست. وزارت پست. رجوع به چاپارخانه و چپرخانه شود
لغت نامه دهخدا
(چَ پَ)
منسوب به چپر. چاپاری. رفتاری سخت بشتاب. سریع و تند. فوری.
- چپری آمدن، زود آمدن. بوسیلۀ چاپار آمدن.
- چپری رفتن، زود رفتن. سریع رفتن. توسط چاپار رفتن
لغت نامه دهخدا
(چَ)
پیله ور. رجوع به پیله ور شود
لغت نامه دهخدا
(چَ پَ)
رئیس و بزرگ چپرچیان. صاحب البرید. وزیر پست. مسؤول پست. چاپارچی باشی
لغت نامه دهخدا
(چُ گُ)
کسی که چگر تواند نواخت. چگورچی. چگرزن. ساززن. آن کس که چگر زدن و چگور نواختن تواند. و رجوع به چگر و چگر زدن و چگرزن و چگورچی شود
لغت نامه دهخدا
(چَ پَ / پُو)
چپوگر. غارتگر. چپاولچی. چپاولگر. یغماگر. تاراجگر. یغمائی. ناهب. نهاب. رجوع به چپاولگر و غارتگر و یغماگر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از چپوچی
تصویر چپوچی
ترکی تاراجگر غارتگر یغماگر تاراج کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چگرچی
تصویر چگرچی
کسی که چگر نوازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چرچی
تصویر چرچی
فروشنده دوره گرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چپری
تصویر چپری
((چَ پَ))
زود، بی درنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چپوچی
تصویر چپوچی
تاراج کننده، غارتگر، یغماگر
فرهنگ فارسی معین
چپاولگر، غارتگر، یغماگر، چپاولچی، تاراجگر، یغمایی، دزد
فرهنگ واژه مترادف متضاد
زود تند سریع
فرهنگ گویش مازندرانی
سریع تند، دری که از شاخه ی درخت بافته شود ودر آغل و مزرعه به کار رود.، درب چوبی آغل، سریع، تند
فرهنگ گویش مازندرانی
چرخه، قیچی مخصوص تراشیدن پشم، دو کارد فولادی تیز، مانند.، فروشنده ی دورگرد پیله ور
فرهنگ گویش مازندرانی