جدول جو
جدول جو

معنی چوچونچه - جستجوی لغت در جدول جو

چوچونچه
نوعی پارچۀ سفید لطیف و نازک که از آن لباس تابستانی می دوزند
تصویری از چوچونچه
تصویر چوچونچه
فرهنگ فارسی عمید
چوچونچه
(چَ / چِ)
قسمی کتان. قسمی جامۀ کتانی که به روسیه کنند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
چوچونچه
نوعی پارچه لطیف سفید رنگ که از آن جامه تابستانی دوزند
تصویری از چوچونچه
تصویر چوچونچه
فرهنگ لغت هوشیار
چوچونچه
((چِ))
نوعی پارچه لطیف سفید رنگ که از آن نوعی لباس تابستانی می دوزند
تصویری از چوچونچه
تصویر چوچونچه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لَ / لِ)
اندام کوچکی که نعوظ میکند و در قسمت جلو شرم زن قرار گرفته است. این اندام در زن و سایر پستانداران ماده به یک وضع و شکل جایگزین شده و از دو جسم غاردار غیر اسفنجی تشکیل شده است که بجا و مانند شرم مرد است. از نظر جنین شناسی در هفتۀ هفتم برآمدگی تناسلی دراز و استوانه ای میشود. در قاعده آن مجرای ادرار وسینوس اوروژنیتال از خارج بسته میشود. اما در زن برآمدگی تکمه مانند تناسلی به چوچوله بدل میشود و سینوس اوروژنیتال بازمیماند و تشکیل دهلیز را میدهد. این عنصر مرکز احساسات شهوانی است. رجوع به چچله شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از چوچوله
تصویر چوچوله
گوشتی مانند زبان در فرج زنان
فرهنگ لغت هوشیار
((لِ))
زایده ای که در مهبل پستانداران ماده وجوددارد و ازنظر تحریک پذیری و چگونگی جریان خون درآن مشابه آلت تناسلی نر است
فرهنگ فارسی معین