چوپان، شبان، راعی، شبان و گله بان و محافظ وحارس گوسپندان و اسبان، (ناظم الاطباء) : به چوبان بفرمود تا هرچه بود فسیله بیارد بکردار دود، فردوسی، گله دار و چوبان همه کشته شد سر بخت ایرانیان گشته شد، فردوسی، چو از روز یک ساعت اندرگذشت بیامد بدرگاه چوبان ز دشت، فردوسی، رجوع به چوپان و شبان شود
چوپان، شبان، راعی، شبان و گله بان و محافظ وحارس گوسپندان و اسبان، (ناظم الاطباء) : به چوبان بفرمود تا هرچه بود فسیله بیارد بکردار دود، فردوسی، گله دار و چوبان همه کشته شد سر بخت ایرانیان گشته شد، فردوسی، چو از روز یک ساعت اندرگذشت بیامد بدرگاه چوبان ز دشت، فردوسی، رجوع به چوپان و شبان شود
نام ولایتی است از ترکستان که در حینی که چنگیزخان ممالک خود را به پسران چهارگانه تقسیم میکرد آن ولایت را به اوکتای قاآن مقرر داشت، اسب آنجا بخوبی اشتهار دارد، (سنگلاخ)
نام ولایتی است از ترکستان که در حینی که چنگیزخان ممالک خود را به پسران چهارگانه تقسیم میکرد آن ولایت را به اوکتای قاآن مقرر داشت، اسب آنجا بخوبی اشتهار دارد، (سنگلاخ)