جدول جو
جدول جو

معنی چهارلکات - جستجوی لغت در جدول جو

چهارلکات
در قمار، چهار ورق با ده خال که عبارت است از ده خال خاج (گشنیز)، ده خال خشت، ده خال پیک (گلابی سیاه) و ده خال دل (گلابی قرمز)
تصویری از چهارلکات
تصویر چهارلکات
فرهنگ فارسی عمید
چهارلکات
(چَ / چِ لَ / لَکْ کا)
چهاربانو. چهاربی بی. رجوع به چاربی بی و لکات شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لَ)
اصطلاحی در بازی قمار آس. چهار ورق ده خال، چهار ورق از چهارخال مختلف که بر روی هر یک ده خال نقش شده. ورق ده خال خاج (گشنیز) و ده خال خشت و ده خال پیک (گلابی سیاه) و ده خال دل (گلابی قرمز) که در بازی آس چارلکات نام دارند
لغت نامه دهخدا
(چَ تَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد. 110 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات و چغندر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(چَ کِ)
دهی است از دهستان گوغر بخش بافت شهرستان سیرجان. در 32هزارگزی شمال باختری بافت و 3هزارگزی شمال خاوری گوغر. از قنات و چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات و حبوبات است. شغل اهالی کشاورزی و صنایع دستی قالی بافی بی نقشه است. ساکنینش از طایفۀ آقاجانلو میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
رجوع به چهارکم شود
لغت نامه دهخدا
(چَ)
تیره ای از طایفۀ لک. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 62)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تهالکات
تصویر تهالکات
جمع تهالک
فرهنگ لغت هوشیار
تپه ای در چهار کیلومتری باختری جنوبی روستای محمد آبادکتول
فرهنگ گویش مازندرانی