جدول جو
جدول جو

معنی چهاردانه - جستجوی لغت در جدول جو

چهاردانه(چَ / چِ نَ / نِ)
رجوع به جهودانه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چهارشانه
تصویر چهارشانه
ویژگی شخص تنومند و فربه که دارای شانه های پهن باشد
فرهنگ فارسی عمید
(چَ / چِ نَ / نِ)
شکنبۀ گوسپند، نوعی طعام که گیپا نیزگویند، نان قندی نازک، نوعی رشتۀ فرنگی که از خمیر سازند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ نَ / نِ)
که خانه های چهارگانه داشته باشد. که نقش چهار گوشه و خانه های منظم (مربع) داشته باشد. شطرنجی: پارچۀ چهارخانه، پارچه ای که خانه های مربعشکل داشته باشد
لغت نامه دهخدا
(چَ)
ده کوچکی است از دهستان میان تکاب بخش بجستان شهرستان گناباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
چهار قسمت از شش قسمت چیزی. ثلثان. (زمخشری) (مهذب الاسماء). دو ثلث، اصطلاح موسیقی (آواز) است. رجوع به دانگ شود، اصطلاحی در تراشیدن قلم. رجوع به چاردانگ شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ گَ / گِ)
چیزی که دو قسمت از سه قسمت را داشته باشد. که دو ثلث از تمام را بدارد، در اصطلاح بنایان آجری که دو دانگ آن شکسته باشد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(چَ گَ)
نام شاخه ای از رود کارون. رود کارون چون به شوشتر رسد به دو شاخه گردد، شاخه ای از جانب مغرب شهر رود و شاخۀ دیگر از جانب مشرق آن و پس ازطی حدود 5 فرسنگ باز بهم رسند. و جلگۀ میاناب را درون این دو شاخه تشکیل دهند. چهاردانگه یا شطیط نام شاخۀ بزرگتر است که به مغرب شهر رود و دودانگه یا گرگر نام شاخۀ کم آب تر که به مشرق شهر جاری باشد
از بلوکات ولایت قراجه داغ آذربایجان، 43 قریه دارد و 40 فرسخ مساحت آن است. مرکز آن قریۀ میاندرن حد شمالی ارس کنار شرقی گرمادوز
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ نَ / نِ)
دارای شانه های پهن و گشاده. با سینه ای پهن و قوی و پشتی فراخ. میانه بالائی با استخوان های درشت و سینه و کتفهای پهن و گشاده. دوبهری. مربوع الخلق. مربوع القامه، تنومند. رجوع به چارشانه شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ نَ / نِ)
یاران و هم پیمانان چهارگانه که بر بنی امیه قیام خواستندی کرد. حسین بن علی (ع) عبدالله بن عمر. عبدالرحمن بن ابوبکر و عبدالله بن زبیر. (یادداشت مؤلف) : و معاویه از بهر این چهارگانه که بیعت نکرده اند به مدینه آمد. (مجمل التواریخ والقصص)
لغت نامه دهخدا
(چَ نِ)
ده کوچکی است از دهستان اصفاک بخش طبس شهرستان فردوس، در 63هزارگزی جنوب خاوری طبس واقع است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بهارخانه
تصویر بهارخانه
بتخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهارشانه
تصویر چهارشانه
((~. نِ))
مرد تنومند که دارای شانه های پهن باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
مربّعٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
Plaid
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
à carreaux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
в клетку
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
kariert
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
в клітку
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
w kratkę
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
格子图案的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
xadrez
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
a quadretti
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
چارخانه
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
geruit
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
কারেক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
mchele
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
체크무늬
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
格子模様
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
a cuadros
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
चौकड़ी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
kotak-kotak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
ลายตาราง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
משובץ
دیکشنری فارسی به عبری