معنی چهاراستاد - جستجوی لغت در جدول جو
چهاراستاد
(چَ / چِ اُ)
رجوع به چاراستاد شود
ادامه...
رجوع به چاراستاد شود
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چهاراسباب
(چَ / چِ اَ)
چهار علت: علت فاعلی، علت غائی، علت مادی، علت صوری، چهارقوه: قوه هاضمه، قوه دافعه، قوه ماسکه، قوه جاذبه. رجوع به چاراسباب شود
ادامه...
چهار علت: علت فاعلی، علت غائی، علت مادی، علت صوری، چهارقوه: قوه هاضمه، قوه دافعه، قوه ماسکه، قوه جاذبه. رجوع به چاراسباب شود
لغت نامه دهخدا
چهاراجساد
(چَ / چِ اَ)
چهارعنصر. رجوع به چاراجساد شود
ادامه...
چهارعنصر. رجوع به چاراجساد شود
لغت نامه دهخدا
چاراستار
(اُ)
کنایه از چارعنصر است. (برهان) (آنندراج)
ادامه...
کنایه از چارعنصر است. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویر چاراستاد
چاراستاد
چهار عنصر: آب باد خاک آتش
ادامه...
چهار عنصر: آب باد خاک آتش
فرهنگ لغت هوشیار