جدول جو
جدول جو

معنی چنذاب - جستجوی لغت در جدول جو

چنذاب(چَ)
دهی است جزء دهستان هلیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل که در 27 هزارگزی جنوب خاور اردبیل و 8 هزارگزی راه شوسۀ اردبیل به هلیر در دامنه کوه واقع است. هوایی معتدل و 305 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چناب
تصویر چناب
کماج، تختۀ گرد که میانش سوراخ دارد و در سرستون خیمه قرار می دهند، سپندوز، شنگرک، سنگور، بادریسه، سنگرک، کلیچۀ خیمه برای مثال جز در جناب تو نزنم خیمۀ ثنا / گر چرخ در دهان کندم چوب چون چناب (رضی الدین نیشابوری - لغتنامه - چناب)
فرهنگ فارسی عمید
(شِ)
درافیل و آن قسمی از کرسۀ کبیر است. (از مفردات ابن البیطار)
لغت نامه دهخدا
(چِ)
ده مرکزی دهستان دیکلۀ بخش هوراند شهرستان اهر که در 5 هزاروپانصد گزی هوراند و 20 هزارگزی راه شوسۀ اهر به کلیبر واقع است. کوهستانی است با هوای معتدل و 541 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات، سردرختی و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
نام رودخانه ای است مشهور در ولایت پنجاب. (برهان). رودیست بس بزرگ از ولایت پنجاب که آب آن بغایت لطیف و گواراست. (جهانگیری). یکی از پنج رود پنجاب. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین از دایرهالمعارف اسلام)
لغت نامه دهخدا
(چَ)
کلیچۀ خیمه را گویند و آن تخته ای باشد سوراخ دار که ستون خیمه را بر آن گذارند. (برهان). کلیچۀ خیمه باشد و آنرا بادریسه نیز خوانند. (جهانگیری). بادریسۀ خیمه. (رشیدی). کلیچۀ خیمه و آن تختۀ سوراخ داری است که ستون خیمه رابدان گذارند و گذرانند. (از انجمن آرا) (از آنندراج). کلیچه و کماچۀ خیمه. (ناظم الاطباء) :
جز در چناب تو نزنم خیمۀثنا
گر چرخ در دهان کندم چوب چون چناب.
رضی الدین نیشابوری (از جهانگیری).
رجوع به بادریسه شود
لغت نامه دهخدا