- چند
- مقدار معین، عدد غیر معین
معنی چند - جستجوی لغت در جدول جو
- چند
- عدد و مقدار مجهول و نامعین معمولاً از سه تا نه،
کلمه ای برای پرسش از مقدار یا اندازه، چه مقدار، چندتا مثلاً چندصفحه خواندی؟، به چه قیمتی مثلاً خانه ات را چند خریدی؟، پسوند متصل به واژه به معنای
دارای بیش از دو چیز مثلاً چندکاره، چندپهلو، تاکی؟، چند بار،برای مثال چند پری چون مگس از بهر قوت / در دهن این تنۀ عنکبوت؟ (نظامی۱ - ۵۶)
چند و چون: چگونگی، کیفیت، کم و کیف
- چند
- معادل، مساوی، به اندازه
- چند ((چَ))
- عدد مبهم، (ادات استف) در مقدار چه قدر¿ تا کی ¿
- چند
- Several, Some
- چند
- несколько , некоторые
- چند
- mehrere, einige
- چند
- кілька , деякі
- چند
- kilka, niektóre
- چند
- 几个 , 一些
- چند
- vários, alguns
- چند
- diversi, alcuni
- چند
- varios, algunos
- چند
- plusieurs, certains
- چند
- verschillende, enkele
- چند
- หลาย , บาง
- چند
- beberapa
- چند
- عدّةٌ , بعيسٌ
- چند
- कई , कुछ
- چند
- מספר , כמה
- چند
- いくつかの
- چند
- 여러 , 몇몇
- چند
- birkaç, bazı
- چند
- kadhaa, baadhi
- چند
- چند , کچھ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کمیت، مقداری، تعدادی
هر مقدار نا معین و نا معلوم
حرکت اعصاب شخص توام با نفرت از چیزی
گیاهی است از تیره اسفناجیان و یکی از گونه های گیاه پازی میباشد و دارای انواع متعدد است. چغندر معمولی گیاهی است دو ساله در سال اول مواد غذایی را در ریشه ستبرش اندوخته میکند و در سال دوم گل و بذر میدهد. چغندر معمولی در حدود 2 تا 6 مواد قندی دارد پنجر پنجار. یا چغندر قند. گونه ای از چغندر که برای استفاده از قند ذخیره شده در ریشه اش کشت میشود و در کارخانه های قند سازی قند آنرا استخراج میکنند
اندازه، مقدار، کمیت
مدتی، تعدادی، عده ای، مقداری
مدتی، تعدادی، عده ای، مقداری
حالتی که از دیدن چیزی ناخوشایند به انسان دست بدهد