مخفف ’چنانکه’ و چنانکه مخفف ’چونانکه’ گاه در اشعار شاعران به ضرورت رعایت وزن شعر آمده است. بدانسان که. بطریقی که. بنحوی که. بدانگونه که. بصورتی که و غیره: من به یمگان در نهانم علم من پیداچنانک فعل نفس رستنی پیداست اندر بیخ و حب. ناصرخسرو. مگرت وقت رفتن است چنانک پیش ازین گفت آن بشیر و نذیر. ناصرخسرو. ز دانا نیست پنهان جان چنانک از چشم بینایی زنادانست پنهان جان چنانک از گوش کر الحان. ناصرخسرو. رجوع به چنان و چنانکه و چونان و چونانکه شود
مخفف ’چنانکه’ و چنانکه مخفف ’چونانکه’ گاه در اشعار شاعران به ضرورت رعایت وزن شعر آمده است. بدانسان که. بطریقی که. بنحوی که. بدانگونه که. بصورتی که و غیره: من به یمگان در نهانم علم من پیداچنانک فعل نفس رستنی پیداست اندر بیخ و حب. ناصرخسرو. مگرت وقت رفتن است چنانک پیش ازین گفت آن بشیر و نذیر. ناصرخسرو. ز دانا نیست پنهان جان چنانک از چشم بینایی زنادانست پنهان جان چنانک از گوش کر الحان. ناصرخسرو. رجوع به چنان و چنانکه و چونان و چونانکه شود
دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد که در 135 هزارگزی شمال خاوری فریمان و 7 هزارگزی شمال راه اتومبیل رو مشهد به مزدوران واقع است. دامنۀ کوه و هوایش معتدل است و 178 تن سکنه دارد. آبش از قنات. محصولش غلات و چغندر. شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد که در 135 هزارگزی شمال خاوری فریمان و 7 هزارگزی شمال راه اتومبیل رو مشهد به مزدوران واقع است. دامنۀ کوه و هوایش معتدل است و 178 تن سکنه دارد. آبش از قنات. محصولش غلات و چغندر. شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)