جدول جو
جدول جو

معنی چلنچو - جستجوی لغت در جدول جو

چلنچو
(چَ لَ)
کسی را گویند که لباس و رخوت خود را زود چرکن و ملوث گرداند. (برهان). کسی که چرکن و ملوث باشد و جامۀ خودرا کثیف نگاه دارد. (انجمن آرا) (آنندراج). چرکین و آنکه خود را چرکین نگه دارد. (ناظم الاطباء). کسی یا چیزی که چرکین و ناپاک باشد، کسی که عقلش ناقص باشد. (از انجمن آرا) (از آنندراج). و رجوع به چل شود، مرد بی نزاکت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
چلنچو
کسی که لباسهای خودراچرکین و ملوث سازد، کسی که عقلش ناقص باشد، بی نزاکت
فرهنگ لغت هوشیار
چلنچو
((چَ لَ))
کسی که لباس های خود را چرکین و ملوث سازد، کسی که عقلش ناقص باشد، بی نزاکت
تصویری از چلنچو
تصویر چلنچو
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چانچو
تصویر چانچو
چوب بلندی که با آن دو سطل آب را حمل کنند، چوبی بلندی که روی شانه می گذارند و بر هر سر آن یک سطل آب آویزان می کنند
فرهنگ فارسی عمید
قطعه چوب مقعر شکافدار که مخصوص بدوش بردن دو سطل آب است، قطعه چوب خمیده ای که بر شانه می نهند و از هر سر آن سطل آبی می آویزند و بدان وسیله دو سطل پر آب را از محلی به محلی میبرند، کندز در لهجه اهالی جنوب ایران
لغت نامه دهخدا
سرشاخه ی درخت که از آن هیزم گیرندخار و خاشاک سرشاخه های خشک.، شایعه
فرهنگ گویش مازندرانی