جدول جو
جدول جو

معنی چغبوت - جستجوی لغت در جدول جو

چغبوت(چَ / چُ)
بمعنی چغبت است که پشم و پنبۀ میان لحاف و نهالی و قبا و امثال آن باشد. (برهان). پنبه و پشم که در میان ابره و آستر و بالش و نهالی و تشک نهند و بتازی آنرا ’حشو’ گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). چغبت و حشو. (ناظم الاطباء). پنبه باشد که در جبه و قبا زده باشد و از آنجا بازگرفته. (فرهنگ نظام). جبغوت و جغبت و جغبوت:
موی سر چغبوت و جامه ریمناک
از برون سو باد سرد و بیمناک.
رودکی (از فرهنگ نظام).
و رجوع به جبغوت و جغبت و جغبوت و چبغت و حشو شود، پشم آگنده و پنبۀ آگنده را گویند و به این معنی بجای حرف ثالث نون هم گفته اند. (برهان). آگنده شدۀ از پشم و پنبه. (از ناظم الاطباء). و رجوع به چغبت شود
لغت نامه دهخدا
چغبوت
پنبه و پشم و مانند آن که در میان نهالی لحاف بالش ابره و آستر قبا کنند آگنده شده از پشم و پنبه
فرهنگ لغت هوشیار
چغبوت((چَ))
پنبه یا پشم و مانند آن که داخل تشک، لحاف، بالش کنند، بالش، تشک یا هر چیز آکنده از پشم و پنبه
تصویری از چغبوت
تصویر چغبوت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جغبوت
تصویر جغبوت
پشم و پنبۀ درون لحاف، تشک یا چیز دیگر، تشک و بالش و هر چیز آکنده از پشم یا پنبه، برای مثال چون یکی جغبوت پستان بند او / شیر دوشی زو به روزی دو سبو (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۸)
فرهنگ فارسی عمید
(چَ)
چبغت. جامه و کهنه لحاف پاره پاره باشد. (برهان). نهالی و لحاف و سوزنی و جامه و هر چیز پنبه دار که مندرس و کهنه و پاره پاره و از هم پاشیده شده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به چبغت شود
لغت نامه دهخدا
(کَ)
خواهانی. (آنندراج) (منتهی الارب). رغبت کردن در چیزی. (تاج المصادر بیهقی). مصدر به معنی رغبی ̍ و رغبی ̍. (منتهی الارب). مصدر به معنی رغب. (ناظم الاطباء). رجوع به مصادر مذکور شود، رغبت از چیزی بگردانیدن. (تاج المصادر بیهقی). رجوع به رغب شود
لغت نامه دهخدا
(رَ غَ)
مرد آزمند و حریص. (از ناظم الاطباء). خواهان و طلبکار. (آنندراج) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از جغبوت
تصویر جغبوت
پنبه لحاف و توشک و نهالی حشو آگنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چغبت
تصویر چغبت
پنبه و پشم و امثال آنرا گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جغبوت
تصویر جغبوت
((جَ))
جغبت، پنبه لحاف و تشک و نهالی
فرهنگ فارسی معین