جدول جو
جدول جو

معنی چطوری - جستجوی لغت در جدول جو

چطوری
چگونه
تصویری از چطوری
تصویر چطوری
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ ری ی)
آنچه بدان افطار نمایند و روزه گشایند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
از دهات آمل از آبادیهای مازندران و استرآباد، (مازندران و استرآباد تألیف رابینو بخش انگلیسی ص 113)، در ترجمه فارسی ’چاوری’ آمده است، و درست نمی نماید، (مازندران و استرآباد ص 153)
لغت نامه دهخدا
بازوبند و دست بند، (ناظم الاطباء)، چوری فروش، آنکه چوری فروشد، دست بندفروش، کسی که دست بند و زینت های زنانه دیگر فروشد، جوجۀ کوچک مرغ، (فرهنگ نظام)، بچۀ ماکیان که تازه از تخم برآمده و پرهای اولی آن نریخته باشد، (ناظم الاطباء)، در ترکی دختر، (آنندراج) (ناظم الاطباء)، در ترکی بمعنی کنیز باکره و دختر خانه زاد است، (فرهنگ نظام) :
چوری ... گندۀ فراخی که تراست
آیا ز چه جنس است بگو با من راست
گر مشک بود درش فراخ اینهمه چیست
ور زآنکه جوال است پراز آب چراست ؟
شفائی (از آنندراج)،
، در ترکی پسر، (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از آنندراج و بهار عجم)
لغت نامه دهخدا
(چَ)
اصل این کلمه هندی است و آن آلتی است که از مویهای دراز گاو تبت و جز آن برای دور کردن مگس سازند. (ناظم الاطباء) ، مگس پران
لغت نامه دهخدا
(چِ طَ / طُو)
چگونه و چه وضع. (ناظم الاطباء). در تداول عامه، بمعنی چگونه و چسان و چه جور، چنانکه از کسی پرسند: احوالت چطور است ؟ یا فلان کس کارش چطور است ؟ ، در تداول عامه بمعنی چه، چنانکه در برابر وقوع حادثه ای یا شنیدن خبری گویند: چطور شد؟ یا چطور شده ؟ و رجوع به چه شود، در تداول عامه، بمعنی چه قسم و چه نوع
لغت نامه دهخدا
توری، قسمی پارچه، لیف، کیسه مانندی کوچک شبیه طور که در برخی از چراغها که با نفت سوزد بکار رود
لغت نامه دهخدا
(ری ی)
وحشی از مردم و مرغ و کبوتر. (منتهی الارب). وحشی. (مهذب الاسماء). اسم طیور وحشی است و حمام را نیز گویند. (فهرست مخزن الادویه). رمیدگی و وحشت. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چطور
تصویر چطور
چگونه، چسان: (احوالت چطور است)، چه: در برابر وقوع حادثه یا شنیدن خبری گویند: چطور شده
فرهنگ لغت هوشیار
برهان این واژه را برابر رمید گی و (وحشت وحشی) آورده گمان می رود توری یا تولی باشد برگرفته از توریدن یا تولیدن که رمیدن و به یکسو شدن است بهروز نیز تولی را با وحشی تازی برابر دانسته بیگانه، کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چطور
تصویر چطور
چگونه، چسان
فرهنگ واژه فارسی سره
چسان، چگونه، به چه نحو، به چه طریق
فرهنگ واژه مترادف متضاد