- چرغون
- زبان بره لسان الجمل بارهنگ
معنی چرغون - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زرگون زرغونی
زبان براه لسان الحمل
زبان بره لسان الجمل بارهنگ
زرگون مانند زر، به رنگ زر، طلایی، زرّین فام، زریون
ارگ، نوعی ساز با تعداد زیادی لوله که با دمیدن هوا در آن ها صدا ایجاد می شود، ارغنون، ارغن، ارغنن
نوعی اسب تند و تیز و تندرو،برای مثال هزار اسپ دیگر به زرین ستام / از ارغون و از تازی تیزگام (اسدی - ۳۶۳) ، تو را چه نالۀ کوس و چه نالۀ ارغن / به روز جنگ چو باشی نشسته بر ارغون (قطران - ۲۸۱)
نوعی اسب تند و تیز و تندرو،
بارهنگ، گیاهی خودرو و یک ساله با ساقه های نازک و برگ های بیضی شکل و خوشه های دراز که دانه های ریز و لعاب دار آن مصرف دارویی دارد،، زبان برّه، بارتنگ، لسان الحمل، جرغول، جرغون، خرغول
بارهنگ، گیاهی خودرو و یک ساله با ساقه های نازک و برگ های بیضی شکل و خوشه های دراز که دانه های ریز و لعاب دار آن مصرف دارویی دارد،، زبان برّه، بارتنگ، لسان الحمل، جرغول، چرغول، خرغول
((اِ))
فرهنگ فارسی معین
نوعی ساز که از تعداد زیادی لوله تشکیل شده و هوا را به وسیله انبان در آن ها می دمیدند، ارغنون
اسب تند و تیز
((چَ))
فرهنگ فارسی معین
بارهنگ، گیاهی با ساقه های نازک وبرگ های بیضی شکل، بلندیش تا نیم سانتی متر می رسد، دانه های ریز و لعاب دار دارد که خاصیت نرم کننده و ملین دارد، بارتنگ، خرگوشک
((زَ رْ))
فرهنگ فارسی معین
زرگون. زرعونی، نام معجونی مرکب از قند قوام آمده و ادویه که برای تقویت مهره ها به کار می بردند