جدول جو
جدول جو

معنی چراغبانه - جستجوی لغت در جدول جو

چراغبانه
جاچراغی که از شیشه درست کنند و چراغ را در آن بگذارند که باد آن را خاموش نکند، فانوس، چراغ واره، چراغ بادی، چراغ بره، چراغدان، قندیل، مردنگی، چروند، چراغ پرهیز
تصویری از چراغبانه
تصویر چراغبانه
فرهنگ فارسی عمید
چراغبانه
(چَ / چِ نَ / نِ)
چراغپایه. پایۀ چراغ شمعدان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ / چِ)
در تداول عوام، چراغانی. چراغبارانی. چراغونی. رجوع به چراغانی شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
در تداول عوام، چراغان. رجوع به چراغان شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ یَ / یِ)
پایۀ چراغ. چراغپا یعنی چیزی که چراغ بر بالای آن گذارند. (برهان) (ناظم الاطباء) چیزی که چراغ بر آن نهند که بلندتر باشد. (انجمن آرا) (آنندراج). چراغپا. (ناظم الاطباء). چراغدان. روشنی جای. پایۀ چراغ. قائمه. مسرجه. (ملخص اللغات). ماثله. مناره. هلّه. (منتهی الارب). چیزی که برای بلندتر شدن جای چراغ زیر آن گذارند:
همچون چراغپایه نگردند سرفراز
زیرا که زخم یافته چون کون هاونند.
سوزنی.
، برداشتن اسب هر دو دست خود را. (برهان). اسبی را گویند که دستها برداشته بدو پا بایستد، و آنراچراغپا نیز گویند. (جهانگیری). اسبی که هر دو دست را بلند نموده و بروی دو پا ایستد. (ناظم الاطباء). چراغپا. (فرهنگ نظام). چراغپا و چراغچی شدن اسب. (مجموعۀ مترادفات ص 166). سیخ پا شدن اسب. (مجموعۀ مترادفات). الف شدن اسب. کنایه از برداشتن اسب هر دو پانی. (مجموعۀ مترادفات). بعربی، استنان. قمص. قماص. (مجموعۀ مترادفات). رجوع به چراغ و چراغپا شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ راغْ رَ / رِ)
قندیلی و ظرفی باشد که در آن چراغ روشن کنند تا باد نکشد، و مشکوه همانست. (برهان). قندیل که میانش چراغ روشن کنند. (انجمن آرا) (آنندراج). چراغپایه و مشکوه و قندیلی که در آن چراغ روشن کنند تا باد آنرا نکشد. (ناظم الاطباء). قندیل که چراغ در میان آنست. (فرهنگ نظام). قندیل و چراغدان. (غیاث). چراخواره. چراغ بره. چراغپا. چراغپایه. چراغدان. مردنگی:
این آبگینه خانه گردون که روز و شب
از شعله های آتش الوان مزین است
بادا چراغوارۀ فراش جای تو
تا هیچ در فتیلۀ خورشید روغن است.
انوری (از انجمن آرا).
رجوغ به چراخواره و چراغ بره و چراغپایه شود.
، پروانه. مگس چراغ
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ راغْ سَ / سِ)
پروانۀ چراغ. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ راغْ)
چراغانی. چراغبانی. چراغان. چراغبارانی. چراغونی. آئین بستن کوی و برزن شهر در جشنها و چراغ بسیار روشن کردن. رجوع به چراغان و چراغانی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از چراغینه
تصویر چراغینه
کرم شب تاب شبچراغک چراغک چراغله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چراغدان
تصویر چراغدان
جایی که چراغ را در آن بگذارند جاچراغی، فانوس
فرهنگ لغت هوشیار
جا چراغی که از شیشه سازند و چراغ را در آن گذارند تا باد آنرا خاموش نکند چراغ بره
فرهنگ لغت هوشیار
پایه چراغ آنچه که چراغ را روی آن گذارند، حالت ایستادن اسب هنگامی که هر دو دست خود را بلند کند و روی دو پای خویش بایستد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چراغواره
تصویر چراغواره
((چِ رِ))
قندیل، جاچراغی از جنس شیشه که چراغ را در آن گذارند تا باد آن را خاموش نکند، چراغ بره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
بعنايةٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
Watchfully
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
attentivement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
uważnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
בזהירות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
atentamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
محتاطی سے
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
อย่างระมัดระวัง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
kwa uangalifu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
警惕地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
注意深く
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
внимательно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
주의 깊게
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
dikkatlice
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
dengan hati-hati
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
সতর্কভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
wachsam
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
attentamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
atentamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
waakzaam
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
уважно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مراقبانه
تصویر مراقبانه
सतर्कतापूर्वक
دیکشنری فارسی به هندی