جدول جو
جدول جو

معنی چخاچخ - جستجوی لغت در جدول جو

چخاچخ
چکاچاک، صدای به هم خوردن سلاح هایی از قبیل شمشیر، گرز، تبرزین و امثال آن ها یا هر صدایی مانند آن
تصویری از چخاچخ
تصویر چخاچخ
فرهنگ فارسی عمید
چخاچخ
(چَ چَ)
صدا و آواز زدن شمشیر باشد از پی هم. (برهان) (آنندراج). آواز ضرب شمشیر بود که از پی هم بزنند. (جهانگیری) (فرهنگ نظام). صدا و آواز برخورد شمشیر از پی هم. (ناظم الاطباء). صدای زدن تیر و شمشیر. (شعوری) چاکاچاک. چاک چاک. چکاچاک. چکاچک. طراق طراق. صدای ضربت تیغ و تیر و گرز و تبرزین و جز اینها که در معرکۀ جنگ بکار رود و بیکدیگر برخورد کند. رجوع به چاکاچاک و چکاچاک و چکاچک و چقاچاق و چقاچق شود
لغت نامه دهخدا
چخاچخ
صدا و آواز شمشیر زدن از پی هم
تصویری از چخاچخ
تصویر چخاچخ
فرهنگ لغت هوشیار
چخاچخ
((چَ چَ))
چکاچک، صدای به هم خوردن گرز و سپر و شمشیر، چاکاچاک
تصویری از چخاچخ
تصویر چخاچخ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ چَ)
منازعه و مناقشه و خصومت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(چِ چِ)
چخ. آوازی که بدان سگ را رانند. لفظی که راندن سگ را دلالت کند. در مقابل بیاه ! بیاه ! که دال بر خواندن سگ است. رجوع به چخ شود
لغت نامه دهخدا