- چایمان
- آنفولانزا
معنی چایمان - جستجوی لغت در جدول جو
- چایمان
- زکام، سرما خوردگی
- چایمان
- چاییدن، سرما خوردن، مبتلا به زکام شدن، ناخوش شدن از سرماخوردگی، چاهیدن
- چایمان
- چایش، چاییدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
وضع حمل
عمل زاییدن وضع حمل
ظرف چای
ظرف چای، ظرفی که در آن چای خشک نگاه دارند
زاییدن
زایش، عمل زاییدن
باور، باورداشت، گرایش
برکت ها، قوت ها، توانائیها اعتماد کردن، زنهار دادن اعتماد کردن، زنهار دادن
گرویدن، عقیده داشتن، مقابل کفر، در فقه تصدیق و عمل به احکام دین یعنی اقرار به لسان و عمل به ارکان
جمع یمین، سوگندها
گرویدن، باور داشتن، ایمن کردن، امان دادن، اعتقاد
یمین ها، راست ها، طرف راست ها، قسم ها، سوگندها، جمع واژۀ یمین
Creed, Faith
Glaube
crença, fé
credo, fede
credo, fe
credo, foi
geloof
ความเชื่อ , ศรัทธา
keyakinan, iman
مشعل حرائق , هدنةٌ
आस्था , विश्वास
אמונה
信念 , 信仰
신념 , 믿음