جدول جو
جدول جو

معنی چاپچی - جستجوی لغت در جدول جو

چاپچی
چاپ کننده، کارگر چاپخانه
تصویری از چاپچی
تصویر چاپچی
فرهنگ فارسی عمید
چاپچی
طابع، مطبعه چی، باسمه چی، آنکه کتاب چاپ کند یا در چاپخانه کار کند، دروغگو، گزافه گوی، اغراق گوی، لاف زن، سخن ساز، حقه باز، شارلاتان، چاچول، و رجوع به باسمه چی شود
لغت نامه دهخدا
چاپچی
چاپ کننده، کارگر چاپخانه
تصویری از چاپچی
تصویر چاپچی
فرهنگ لغت هوشیار
چاپچی
باسمه چی، چاپخانه دار، طابع، مطبعه چی، دروغ گو، شایعه ساز، شایعه پرداز، گزافه گو، لاف زن، چاچول
فرهنگ واژه مترادف متضاد
چاپچی
دروغگو، گزافه گو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چاچی
تصویر چاچی
از مردم چاچ، تهیه شده در چاچ مثلاً کمان چاچی
فرهنگ فارسی عمید
(چَ چِ لَ)
بمعنی طشتی که در آن دست شویند و این ترکی است و مردم از ناواقفی چلمچی گویند. (آنندراج از نصاب ترکی).
لغت نامه دهخدا
منسوب به چاچ، هر چیز منسوب به چاچ (نام شهری در ترکستان) عموماً و کمان خصوصاً کمان چاچی: چاچی کمان، کمان منسوب بشهر چاچ:
هر آنگه که چاچی بزه در کشم
ستاره فروریزد از ترکشم،
فردوسی،
کمانهای چاچی و تیر خدنگ
سپرهای چینی و زوبین جنگ،
فردوسی،
دو ابرو به مانند چاچی کمان
کزو خسته گشتی دل مردمان،
فردوسی،
کمانهای چاچی بزه برنهید
همه یکسره ترک بر سرنهید،
فردوسی،
بخارید گوش آهو اندر زمان
به تیر اندرون راند چاچی کمان،
فردوسی،
نگون شد سر شاه یزدان پرست
بیفتاد چاچی کمانش ز دست،
فردوسی،
ستون کرد چپ را و خم کرد راست
خروش از خم چرخ چاچی بخاست،
فردوسی،
کمان های چاچی و چینی پرند
گرانمایه شمشیرها نیز چند،
نظامی (شرفنامه)
لغت نامه دهخدا
منسوب به چاپ، چاپ شده، مطبوع، مطبوعه، مقابل خطی، مخطوط، مخطوطه: قرآن چاپی، کتاب چاپی
لغت نامه دهخدا
تصویری از چلپچی
تصویر چلپچی
ترکی تشت دستشویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاپچی
تصویر قاپچی
ترکی دروازه بان در بان حاجب دربان بواب
فرهنگ لغت هوشیار
ساخته شده درشهرچاچ: کمان چاچی چاچی کمان، از مردم شهر چاچی. یا چاچی کمان کمان چاچی. کمان ساخته شده در شهر چاچ، کمان بسیار خوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاپ چی
تصویر چاپ چی
چاپ کننده، کارگر چاپ خانه
فرهنگ فارسی معین
چاپ شده، به طبع رسیده، مطبوع
متضاد: خطی، دست نوشته
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دروغ گو، دروغ باف
فرهنگ گویش مازندرانی
بسیار سفید
فرهنگ گویش مازندرانی