جدول جو
جدول جو

معنی چاردهمین - جستجوی لغت در جدول جو

چاردهمین
(دَ هَُ)
مخفف چهاردهمین. چاردهمی. چیزی در مرتبۀ چهاردهم
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یازدهمین
تصویر یازدهمین
یازدهمی
فرهنگ فارسی عمید
(چَ / چِ دَ هَُ)
چهاردهم. (مرکب از چهارده + میم ماقبل مضموم، پسوند عدد ترتیبی + ’ین’، علامت نسبت) آنچه درمرتبۀ چهاردهم قرار گیرد. رجوع به چاردهمین شود
لغت نامه دهخدا
(دَ هَُ)
هر چیز که در مرتبۀ چاردهم واقع شود. مرتبه ای بین سیزدهم و پانزدهم
لغت نامه دهخدا
(دَ هَُ)
عدد ترتیبی برای یازده. یازدهم. در مرتبۀ میان دهمین و دوازدهمین
لغت نامه دهخدا
(اَ دَ)
اردهن: بعد از آن سلطان جلال الدین فرمود تا عظام رفات او (سلطان محمدخوارزمشاه) را با قلعۀ اردهین آوردند. (جهانگشای جوینی ج 2 ص 117). رجوع به اردهن شود
لغت نامه دهخدا
(دَ هَُ)
مخفف چهاردهم. چیزی که در مرتبۀ چهارده واقع شود. (ناظم الاطباء) ، بدر و ماه تمام. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رُ)
چهارمین. منسوب به عدد چهار. چیزی در مرتبۀ چهارم:
پهلوی عیسی نشینم بعد از این
بر فراز آسمان چارمین.
مولوی
لغت نامه دهخدا
از توابع دهستان بابل کنار بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
از دهستان درازکلای بابل
فرهنگ گویش مازندرانی