جدول جو
جدول جو

معنی چاخانسر - جستجوی لغت در جدول جو

چاخانسر
(سَ)
دهی جزء دهستان سیاهکلرود بخش رودسر شهرستان لاهیجان 20 هزارگزی جنوب خاوری رودسر و یک هزارگزی راه شوسۀ رودسر بشهسوار. جلگه، معتدل، مرطوب با 400 تن سکنه آب آن از نهر سیاهکلرود. محصول آنجا برنج و مرکبات، شغل اهالی زراعت است و راه شوسه فرعی و قهوه خانه سر راه شوسه و شش باب دکان در داخل آبادی دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چاخان
تصویر چاخان
تملق، چاپلوسی، متملق، چاپلوس، خوشامدگو، زبان باز، لاف زن
فرهنگ فارسی عمید
(نَ)
دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشۀ شهرستان نیشابور که در 30 هزارگزی جنوب فدیشه واقع شده. جلگه و معتدل است و 277 تن سکنه دارد. آبش از قنات. محصولش غلات و تریاک، شغل اهالی زراعت و مالداری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
با دیگری چاخان کننده، کسی که عادت به چاخان کردن و خوش آمد گفتن دارد
لغت نامه دهخدا
نام کوهی در اشکور واقع در ناحیۀ تنکابن به مازندران
لغت نامه دهخدا
متملق، چاپلوس، با زرنگی و زیرکی، حقه باز، لافی، لاف زن، شارلاتانی در گفتار، زبان بازی، آنکه به تندی و چابکی گوید در فریفتن تو آنچه در دل ندارد، خوش محاوره، زبان آور، خوش آمدگو
لغت نامه دهخدا
نام ایالتی در چین بمساحت 279 هزار کیلومتر مربع دارای دو میلیون و چهل هزار نفوس، و کرسی آن (ون چوان) است
لغت نامه دهخدا
تصویری از اسانسر
تصویر اسانسر
آسانسور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاخان
تصویر چاخان
چاخن: ترکی پشت هم انداز حقه باز شارلاتان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاخان
تصویر چاخان
دروغگو، حقه باز
فرهنگ فارسی معین
پشت هم انداز، حراف، حقه باز، شارلاتان، گزافه، لاف، لافزن، گزافه گویی، گزافه گو، خشت مال، دروغگو، دروغ زن، دروغ باف، دروغ، حرف مفت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
نام مرتعی است در تنکابن و چند چشمه به همین نام، نام چشمه
فرهنگ گویش مازندرانی