جدول جو
جدول جو

معنی پینگا - جستجوی لغت در جدول جو

پینگا(نِ)
نام نهری در جهت شمالی روسیه تابع رود دوینۀ شمالی از ایالت وولو گده سرچشمه گیرد اول بسوی شمال غربی بعد بطرف مشرق و بالاخره بجهت شمال شرقی جاری شود و به ایالت آرخانگل درآید و پس از عبور از قصبۀ کوچک پینگا چند نهر از طرف راست و چپ به وی پیوندد و وارد نهر پینگای علیا شود. طول مجرایش به 528 هزار گز بالغ است و قسمتی از آن قابل سیر سفائن. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ینگا
تصویر ینگا
نو، جدید
فرهنگ فارسی عمید
نهری است در قسمت غربی روسیه و تابع رود خانه یاچولده، واقع در حوزۀ دنیپر، از اراضی مردابی وولهینیا سرچشمه گیرد و بسوی شرق شمالی جاری شود وبعد از طی حدود 170 هزار گز در زیر قصبۀ پینک به نهر مزبور ریزد، از مجرای این نهر حدود 130 هزار گز را بوضع مساعد سیر سفائن درآورده اند و آن مانند دنبالۀ کانالی مصنوعی درآمده است، (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(یِ)
قصبه ای است در اواسط روسیه و در ایالت کورسک کنار نهری بهمین نام. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(یِ / یَ)
مشاطه. (آنندراج). ینگۀ عروس. زنی که دست عروس به دست داماد دهد. زنی که همراه عروس از خانه پدر به خانه شوی رود. (یادداشت مؤلف) :
آن شب گردک نه ینگا دست او
خوش امانت داد اندر دست شو.
مولوی.
و رجوع به ینگه شود، زن برادر و زن عم. (آنندراج) ، کدبانو. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
ینگی. نو. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سِ)
دماغه ای است در شمال بحر عمان، واقع در بین شبه جزیره گوادر و گواتر
لغت نامه دهخدا
محل کوبیدن خرمن در زمینی هموار و دایره شکل به قطر تقریبی
فرهنگ گویش مازندرانی
گرمای زیاد
فرهنگ گویش مازندرانی
گوشه ی گره زده ی روسری و پارچه
فرهنگ گویش مازندرانی
مجموعه ی اندام های پرندگان شامل بال و چنگال
فرهنگ گویش مازندرانی
نوشیدن، برای نوشیدن
دیکشنری اردو به فارسی