- پیمانکاری
- عمل پیمانکار تعهد کردن اجرای کاری یا ساختن بنایی در قبال وجهی مقاطعه
معنی پیمانکاری - جستجوی لغت در جدول جو
- پیمانکاری
- شغل و عمل پیمانکار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ساخنگری عمل و شغل سیمان کار
مقاطعه کار، کسی که انجام دادن کاری را در قبال مبلغ معینی پول تعهد کند
کسی که انجام دادن کاری را در برابر پول معینی برعهده بگیرد، مقاطعه کار، کنتراتچی
Contractor
подрядчик
Unternehmer
підрядник
wykonawca
empreiteiro
appaltatore
contratista
entrepreneur
aannemer
ผู้รับเหมา
kontraktor
متعاهدٌ
ठेकेदार
קַבָּע
yüklenici
mkandarasi
ঠিকাদার
ٹھیکیدار
کسی که انجام دادن کاری را در برابر گرفتن پول معینی به عهده می گیرد، مقاطعه کار، کنتراتچی
Covertness, Secretiveness
скрытность
Geheimhaltung, Geheimnistuerei
прихованість , прихованість
tajność, tajemniczość
隐蔽 , 隐秘性
sigilo, secretismo