جدول جو
جدول جو

معنی پیلقن - جستجوی لغت در جدول جو

پیلقن
(قَ)
حیوان فربه شونده و هرچیز تناورشونده. (فرهنگ شعوری)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیلتن
تصویر پیلتن
بزرگ جثه مانند فیل، پیل پیکر، تناور، تنومند
فرهنگ فارسی عمید
(لَ وَ)
نوعی از حریر لطیف که از آن اقمشۀ نفیس کنند. (شعوری ج 1 ص 261)
لغت نامه دهخدا
(لِ مِ)
نام چند تن از پادشاهان خطۀ قدیم پافلاگونیا که نام جدید آن قسطمونیا است. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(لُ)
ژرمن. مجسمه ساز هنرمند فرانسوی در قرن 16 میلادی و از پیشقدمان سبک جدید مجسمه سازی فرانسه. (1515-1590 میلادی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیلتن
تصویر پیلتن
تنومند و بزرگ جثه مانند فیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیلتن
تصویر پیلتن
((تَ))
عظیم الجثه، زورمند
فرهنگ فارسی معین