جدول جو
جدول جو

معنی پیلقدم - جستجوی لغت در جدول جو

پیلقدم
پیلگام
تصویری از پیلقدم
تصویر پیلقدم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آنکه نخست بکاری در آید مقدم سابق، آنکه بر دیگران سابقه دوستی و خدمتگزاری دارد، (فتوت) بزرگ قوم کبیر شیخ پدر مقدم قاید راس الحزب
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه چون فیل گام تواند برداشت کسی که مانند فیل راه رود پیل گام: برق جه باد گذر یوز دو و کوه قرار شیر دل پیل قدم گورتک آهو پرواز. (منوچهری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش قدم
تصویر پیش قدم
کسی که زود تر از دیگران بکاری اقدام کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشقدمی
تصویر پیشقدمی
حالت و کیفیت پیشقدم سبقت
فرهنگ لغت هوشیار
آنک دلی مانند پیل دارد شجاع دلیر: ملک پیل دال پیلتن پیل نشین بو سعیدبن ابوالقاسم بن ناصردین... (منوچهری) توضیح در دیوان (منوچهری) شید دل آمده (بجای: پیل دل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پال دم
تصویر پال دم
تسمۀ عقب پالان که روی ران ستور در زیر دم قرار می گیرد، پاردم، رانکی، قشقون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فیل قدم
تصویر فیل قدم
پیلگام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش قدم
تصویر پیش قدم
((قَ دَ))
آن که پیش از دیگران به کاری دست بزند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیل سم
تصویر پیل سم
((سُ))
سم ستبر و درشت و محکم، اسبی که سم های بزرگ و ستبر دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیش قدم
تصویر پیش قدم
کسی که جلوتر از دیگری به راهی برود یا به کاری اقدام کند، پیش گام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیلسم
تصویر پیلسم
(پسرانه)
نام دلاوری تورانی، برادر پیران فرزند ویسه در زمان افراسیاب، از شخصیتهای شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پالدم
تصویر پالدم
پاردم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیلسم
تصویر پیلسم
اسبی دارای سمی ضخیم و گران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیلسم
تصویر پیلسم
سم ستبر و سخت، اسبی که سم های بزرگ و ستبر دارد
فرهنگ فارسی عمید