جدول جو
جدول جو

معنی پیشیکلو - جستجوی لغت در جدول جو

پیشیکلو
دهی جزء دهستان سهندآباد بخش بستان آباد شهرستان تبریز، در 22 هزارگزی جنوب باختری بستان آباد و 12 هزارگزی شوسۀ بستان آباد به تبریز، کوهستان، سردسیر - دارای 516 تن سکنه آب آن از رود خانه علی بلاغ، محصول آن غلات، شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری و راه آن مالروست، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر، واقع در 47هزارگزی شمال خاوری کلیبر و 47هزارگزی شوسۀ اهر، کوهستانی، معتدل، مایل بگرمی، مالاریائی، دارای 64 تن سکنه، آب آن از دو رشته چشمه، محصول آنجا غلات، شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی گلیم و فرش بافی و راه آن مالرو است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ لَ)
موضعی از حدودقزوین. (تاریخ غازان خان ص 159). و این موضع ظاهراً همان فشکل درۀ امروزی است. رجوع بحواشی محمد قزوینی بر ج 3 تاریخ جهانگشای جوینی در مورد همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
کنار آتش، رسمی در مراسم عروسی
فرهنگ گویش مازندرانی
رد به جا مانده از چیزی، اولین شخم
فرهنگ گویش مازندرانی