جدول جو
جدول جو

معنی پیشنهاد - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد
آلترناتیو
تصویری از پیشنهاد
تصویر پیشنهاد
فرهنگ واژه فارسی سره
پیشنهاد
قصد واراده و منظور
تصویری از پیشنهاد
تصویر پیشنهاد
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد
طرح، نقشه و آنچه به فکر کسی برسد و برای رسیدگی به نظر شخص دیگر برساند که پس از تصویب و موافقت وی اجرا شود، نامه ای که خریدار، فروشنده، پیمانکار یا داوطلب کاری به کس دیگر یا به مؤسسه یا اداره ای بنویسد و آمادگی و شرایط خود را برای آن معامله یا عهده دار شدن آن کار اعلام کند
تصویری از پیشنهاد
تصویر پیشنهاد
فرهنگ فارسی عمید
پیشنهاد
Proposition, Suggestion
تصویری از پیشنهاد
تصویر پیشنهاد
دیکشنری فارسی به انگلیسی
پیشنهاد
предложение
دیکشنری فارسی به روسی
پیشنهاد
Vorschlag
دیکشنری فارسی به آلمانی
پیشنهاد
пропозиція
دیکشنری فارسی به اوکراینی
پیشنهاد
propozycja, sugestia
دیکشنری فارسی به لهستانی
پیشنهاد
提议 , 建议
دیکشنری فارسی به چینی
پیشنهاد
proposição, sugestão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
پیشنهاد
proposta, suggerimento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
پیشنهاد
proposición, sugerencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
پیشنهاد
proposition, suggestion
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پیشنهاد
voorstel, suggestie
دیکشنری فارسی به هلندی
پیشنهاد
ข้อเสนอ , ข้อเสนอ
دیکشنری فارسی به تایلندی
پیشنهاد
usulan, saran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
پیشنهاد
اقتراحٌ , اقتراحٌ
دیکشنری فارسی به عربی
پیشنهاد
प्रस्ताव , सुझाव
دیکشنری فارسی به هندی
پیشنهاد
הצעה , הַצָּעָה
دیکشنری فارسی به عبری
پیشنهاد
提案
دیکشنری فارسی به ژاپنی
پیشنهاد
제안
دیکشنری فارسی به کره ای
پیشنهاد
öneri
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
پیشنهاد
pendekezo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
پیشنهاد
প্রস্তাব , প্রস্তাব
دیکشنری فارسی به بنگالی
پیشنهاد
تجویز , مشورہ
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیشنهادی
تصویر پیشنهادی
منسوب به پیشنهاد: طرح پیشنهادی بتصویب رسید
فرهنگ لغت هوشیار
((نَ یا نِ))
اندیشه یا طرحی که کسی مطرح می کند تا دیگران نیک یا بد بودنش را تأیید کنند
فرهنگ فارسی معین
پیشنهاد همت گردانیدن، مقصد خود قرار دادن وجهه همت خود ساختن: و نهایت موهبت شاهنشاهی را که شامل این دولت نامتناهی است پیشنهاد همت گردانید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشنهاد کننده
تصویر پیشنهاد کننده
پیشنهاد دهنده، جمع پیشنهاد کنندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشنهاد کردن
تصویر پیشنهاد کردن
اعلام خواستاری کاری یا خریدی یا فروشی، طرح کردن مطلبی
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد همت ساختن، وجهه همت خود قرار دادن: تسخیر ولایت آذربایجان و شیروان را پیشنهاد همت ساخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشنهاد دهنده
تصویر پیشنهاد دهنده
آنکس که پیشنهاد دهد پیشنهاد کننده، جمع پیشنهاد دهندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تسلیم اعلام نامه ای حاکی از قبول کار یا خرید و فروش پیشنهاد کردن، طرح کردن مطلبی برای حلاجی شدن آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشنهادپذیری
تصویر پیشنهادپذیری
Suggestibility
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پیشنهاد کردن
تصویر پیشنهاد کردن
Recommend, Suggest
دیکشنری فارسی به انگلیسی