دهی از دهستان رستم بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون، واقع در 43هزارگزی شمال باختر فهلیان و شمال خاور کوه انار، کوهستانی، معتدل، مالاریائی، دارای 278 تن سکنه، آب آن از رود خانه تنک شیب و چشمه، محصول آنجا غلات و برنج و تریاک، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی از دهستان رستم بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون، واقع در 43هزارگزی شمال باختر فهلیان و شمال خاور کوه انار، کوهستانی، معتدل، مالاریائی، دارای 278 تن سکنه، آب آن از رود خانه تنک شیب و چشمه، محصول آنجا غلات و برنج و تریاک، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
نام قدیم خطه ای واقع در جنوب مقدونیه و منطبقه با قضای قره فریۀ عهد عثمانیان، این قضا میان کوه الیمپ یعنی لیمبوس و نهر قره صو یعنی هالیاکمون واقع شده وقصبه های عمده اش را دیوم، پیدنه و منومه مینامیدند، این کلمه از لفظ پیروس گرفته شده که نام کوهی است، وبزعم راویان، حامیان و ارباب انواع شعر و ادبیات و موسیقی که موسه نامیده میشوند در این کوه مقیم بودند، اهالی پیریا بی اندازه مفتون و شیفتۀ شعر و موسیقی بوده اند و بیونانیان آموخته، (قاموس الاعلام ترکی)
نام قدیم خطه ای واقع در جنوب مقدونیه و منطبقه با قضای قره فریۀ عهد عثمانیان، این قضا میان کوه الیمپ یعنی لیمبوس و نهر قره صو یعنی هالیاکمون واقع شده وقصبه های عمده اش را دیوم، پیدنه و منومه مینامیدند، این کلمه از لفظ پیروس گرفته شده که نام کوهی است، وبزعم راویان، حامیان و ارباب انواع شعر و ادبیات و موسیقی که موسه نامیده میشوند در این کوه مقیم بودند، اهالی پیریا بی اندازه مفتون و شیفتۀ شعر و موسیقی بوده اند و بیونانیان آموخته، (قاموس الاعلام ترکی)
دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 95هزارگزی شمال باختری درمیان با 489 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 95هزارگزی شمال باختری درمیان با 489 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
سالخوردگی کهنسالی سیخوخت مقابل جوانی. یا روز پیری. هنگام سالخوردی زمان کهنسالی: بهشتاد شد سالیان قباد نبد روز پیری هم از مرگش شاد. (شا. بخ 2308: 8) یا مقام پیری. شیخوخت. یا پیری است و فراموشی. پیران بهنگام فراموشی گویند، جوانان که چیزی را فراموش کرده بشوخی چنین گویند. یا پیری است و هزار عیب. پیری عیبهای بسیار همراه دارد
سالخوردگی کهنسالی سیخوخت مقابل جوانی. یا روز پیری. هنگام سالخوردی زمان کهنسالی: بهشتاد شد سالیان قباد نبد روز پیری هم از مرگش شاد. (شا. بخ 2308: 8) یا مقام پیری. شیخوخت. یا پیری است و فراموشی. پیران بهنگام فراموشی گویند، جوانان که چیزی را فراموش کرده بشوخی چنین گویند. یا پیری است و هزار عیب. پیری عیبهای بسیار همراه دارد