جدول جو
جدول جو

معنی پیریوسفان - جستجوی لغت در جدول جو

پیریوسفان
(سِ)
دهی جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان قزوین واقع در 12هزارگزی جنوب قزوین. سردسیر. دارای 876 تن سکنه. آب آن ازقنات. محصول آنجا غلات و انگور و پیاز. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1). (تلفظ نام ده نزد عامه و مردم شهر قزوین پرصوفیان است بضم اول که ظاهراً صورتی از پیرصوفیان باشد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ سِ)
دهی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر. واقع در 19/5 هزارگزی شمال کلیبر و 19/5 هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر. کوهستانی، معتدل، دارای 181 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی آن فرش و گلیم بافی راه آن مالرو است. محل دو قسمت است و بفاصله هزار گز از یکدیگر بنام پیره یوسفان بالا و پیره یوسفان پائین. سکنۀ پیره یوسفان پائین 74 تن میباشد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
دهی از دهستان جلگه افشار دوم بخش اسدآباد شهرستان همدان. واقع در 23هزارگزی جنوب باختری قصبۀ اسدآباد و 4هزارگزی جنوب باختر راه فرعی اسدآباد به لک لک. کوهستانی، سردسیر، دارای 170 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا