جدول جو
جدول جو

معنی پیریشاته - جستجوی لغت در جدول جو

پیریشاته
(تِ)
نام سرداری ایرانی، امیر و پادشاه ناحیۀ مسو و گزل بندو که ظاهراً اطراف رود خانه جغتو (زرینه رود) بوده است، بعهد پادشاه آشور. شمشی اداد پنجم (812- 825 قبل از میلاد). (کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ص 51)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پی پُ تَ)
دهی جزو دهستان مرکزی بخش لنگرود شهرستان لاهیجان. واقع در 9/5هزارگزی خاور لنگرود و 5هزارگزی شمال شوسۀ لنگرود به رودسر. جلگه، معتدل، مرطوب. دارای 312 تن سکنه. آب آن از چاه. محصول آنجا نی شکر و صیفی و کنف و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و حصیربافی و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
داماد پیر:
عروس جوان گفت با پیرشاه
که موی سپید است مار سیاه
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان قره قویون بخش حومه شهرستان ماکو، واقع در 35هزارگزی جنوب خاوری ماکو و 1هزارگزی باختر راه ارابه رو مرگن به سیه چشمه، کوهستانی و معتدل، دارای 40 تن سکنه، آب آن از چشمه و قنات، محصول آنجا غلات، شغل اهالی زراعت، صنایع دستی جاجیم بافی و راه آن ارابه رو است و از راه ارابه رو مرگن به سیه چشمه در تابستان میتوان اتومبیل برد، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
نام چاکرسلطان احمد برادر شاه شجاع از خاندان آل مظفر، (تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 316) (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 314)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیر شاه
تصویر پیر شاه
داماد پیر: عروس جوان گفت با پیرشاه که موی سپیدست مار سیاه. (لغ)
فرهنگ لغت هوشیار