معنی پیرمش - جستجوی لغت در جدول جو
پیرمش
گوسفند ماده ی پیر و نازا
ادامه...
گوسفند ماده ی پیر و نازا
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیرمیش
پیرمیش
میش پیر، گوسپند بزادبرآمده، گوسپند کهنسال، هرطه، (منتهی الارب)
ادامه...
میش پیر، گوسپند بزادبرآمده، گوسپند کهنسال، هرطه، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا